یادداشت فاطمه نریمانی

        💭"تو تنها کسی هستی که نمی‌خوای به این حقیقت توجه کنی که یه روز بالاخره زمان آینده زمان حال و زمان حال زمان گذشته می‌شد و اگه کسی برای آینده نقشه نکشه، بالاخره یه روز متوجه میشه که باید تا ابد تاسفشو بخوره."

«باغ وحش شیشه‌ای» نمایشنامه‌ای است دربارهٔ آدم‌هایی که در تلهٔ رؤیاها و گذشته اسیر شده‌اند. تنسی ویلیامز با نگاهی شاعرانه و تلخ، دنیایی را تصویر می‌کند که در آن شکنندگی روح انسان با ظرافت حیوانات شیشه‌ای لورا گره خورده است. این اثر نه‌فقط یک درام خانوادگی، بلکه انعکاس صدای کسانی است که جامعه آن‌ها را به حاشیه رانده. 
 
چرا این کتاب را بخوانیم؟
⚪ نمادگرایی عمیق: حیوانات شیشه‌ای لورا تنها اشیاء نیستند؛ آن‌ها پناهگاهی برای فرار از واقعیتی هستند که او را زخمی کرده است. ویلیامز با این نمادها، تنهایی و آسیب‌پذیری انسان را به شکلی ملموس نشان می‌دهد. 
⚪ تکنیک روایی منحصربه‌فرد: داستان از زبان تام روایت می‌شود کسی که هم قربانی است هم گریزان. این راویِ ناکامل، مرز بین واقعیت و خیال را محو می‌کند و خواننده را به چالش می‌کشد. 
⚪ موضوعاتی فراتر از زمان: فرار از مسئولیت، شکست روابط خانوادگی، و جستجوی هویت، مفاهیمی هستند که هر نسلی می‌تواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند.

🎥اقتباس سینمایی: فیلم «اینجا بدون من» (به کارگردانی بهرام توکلی) اقتباسی از این نمایشنامه است که فضای آن را به جامعهٔ امروز ایران پیوند زده. اگر اجرای تئاتری از این اثر دیده باشید، حتماً متوجه شباهت‌های تأثیرگذار آن شده‌اید.

❔پرسش پایانی: آیا امیدی هست؟ 
ویلیامز پاسخی نمی‌دهد، اما همین سکوت سنگین، ما را به فکر وا می‌دارد: وقتی همهٔ راه‌ها بسته است، آیا می‌توان با شیشه‌های شکسته‌ای که از ما باقی مانده، دنیایی جدید ساخت؟ 
«باغ وحش شیشهای» کتابی است که بعد از خواندن، رد آن را در زندگی خود خواهید یافت حتی اگر مثل لورا ترجیح دهید به حیوانات شیشه‌ای‌تان پناه ببرید. 

      
28

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.