یادداشت عین راء

عین راء

عین راء

دیروز

        چند صفحه اول کتاب و فصل آخرش، میخکوبم کرد. و برای منی که خاطرات سفیر، شش چمدان، قلاب را باز کن و شاید این طرف و آن طرف چند مطلب پیرامون بیرون از مرزهای این کشور خوانده ام، مابقی کتاب در حکم تکرار را داشت، تقریبا! نه اینکه چیز جدیدی نباشد که بود اما چند صفحه اول و فصل آخر، جدای از بقیه کتاب بود برای من. تکرار می کنم برای من! یعنی برای خیلی ها این مطالب قطعا نو و مهم است.

یکی از نکات جالب خاطره نویسی های این سبکی، یعنی کتاب هایی مثل خاطرات سفیر و این کتاب، این است که نویسنده شان زن است! یعنی من ندیدم نویسنده ی مرد وارد این عرصه بشود خیلی. چرا! در برخی کتاب ها گوشه ای از خاطرات ذکر شده. یا حتی خاطرات سفر محدود مثل نیم دانگ پیونگ یانگ. اما خاطرات سفر بلندمدت را در ذهن ندارم که کسی مفصل نوشته باشد به جز الماس سیاه! که الان یادم افتاد. نویسنده اش خاطرات آفریقا را نوشته. شاید هم من ندیده ام ولی به هر حال این که خانم ها به این امر اهتمام بیشتری دارند، شکست بدی برای آقایان است و می بایستی تجدید نظر کنند در این مسیر. 

نویسنده گاهی بیش از آن که دیده ها را منتقل کند، تحلیل ها را منتقل می کند و این هم از جهاتی خوب است و از جهاتی بد. شبیه مداحی که وسط دعا هم ترجمه می کند و هم روضه می خواند، برای عده ای دلچسب است و برای عده ای نه. البته که به هنر مداح هم ربط دارد! اینجا هم نویسنده با توجه به توضیحاتی که داده مشخص است که می دانسته باید توضیح بدهد و مدام در حال توضیح دادن است. 

نویسنده دلسوز و دلنگران این آب و خاک است. این از تک تک کلمات و زحمات نویسنده مشخص است. و خوشحالم برای زیستن در عصر چنین مردمانی.

فصل ها کوتاه، داستان ها بدون تعلیق تقریبا، پست های شبکه های مجازی را کمی مرتب شده در این جا بازگو کرده اند و شاید اگر کمی داستان و تعلیق به آن افزوده می شد، جذابیت آن هم بیشتر می شد. با این حال جذابیت؟! دارد حتما. خیلی. مخصوصا قسمت آخر کتاب. صفحه 166 برای کتابی که من در دست داشتم چاپ نشده بود و دقیقا گره کار همانجا باز می شد و اوج فیلم را از دست دادم! 

اینکه یک یادداشت به این بلند بالایی برای کتابی می نویسم و به فرهیخته بودن نویسنده و نوشته هایش مستقیم و غیر مستقیم اشاره می کنم فکر کنم به اندازه کافی گویای زیبایی و جذابیت کتاب باشد. با این حال، من شش چمدان و قلاب را باز کن را از این کتاب بالاتر می دانم. آن دو کتاب ناشناخته اند! اما به نظرم از این کتاب جذابیت بیشتری دارند و خصوصا قلاب را باز کن برای هویت زن، فوق العاده عمل می کند. ولی این کتاب، حتما و قطعا جزو کتاب های دوست داشتنی است و در ذهنم خواهد ماند.

مطالعه این کتاب برای دانش آموزان متوسطه دوم به بالا لازم است حتما. خیلی ذهنیت ها را درست می کند. خصوصا که نویسنده هم تیزی قلم را به سمت ایران گرفته هم به سمت خارج ایران. و البته از هر دو هم تعریف می کند. و نکته جالب توجه اینکه تقریبا تا اینجایی که من خوانده ام، خیلی ها به تجمل گرایی ایرانیان اذعان دارند. نکته منفی که هنوز هم خیلی ها زیر بارش نمی روند و مصرف در حد نیاز را خساست می دانند.
      
14

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.