یادداشت مسیح ریحانی
1403/12/23
📚 از متن کتاب: «روی نیمکتها، در معابر خلوت، به کسانی بر میخورد که دنیا دیگر نمیخواهدشان. آنها از آپارتمانهای تنگ، نشیمنهای غمزده و مبلهایی میگریزند که از بیکاری و ملال گود افتادهاند.» «لالایی» اثر «لیلا سلیمانی» نویسنده و روزنامهنگار مراکشیتبار است. این کتاب با ترجمهی «ابوالفضل اللهدادی» توسط «انتشارات نگاه» به چاپ رسیده است. کتاب اثری روانشناختی و تکاندهنده است که با شوکی عمیق آغاز میشود: یک پرستار در اقدامی جنونآمیز دو بچهای که از آنها مراقبت میکرده را به طرز وحشتناکی به قتل رسانده است! این نقطهی آغاز مسیری پر از تنش و اضطراب است که خواننده به آن قدم میگذارد و به تدریج متوجه مجموعهی اتفاقاتی میشود که به این فاجعه منجر شده است. 📚 از متن کتاب: «زندگی به سلسلهای از وظایف، تعهداتی که باید انجام شود و قرار ملاقاتهایی که نباید از دست برود تبدیل شده است.» نویسنده با زبانی دقیق و توصیفاتی سرد، زندگی یک زوج فرانسوی طبقهی متوسط (پُل و میریم) را به تصویر میکشد. «میریم» پس از سالها خانهداری تصمیم میگیرد در حرفهی وکالت مشغول به کار شود، همین امر سبب میشود که آنها برای مراقبت از دو فرزندشان (میلا و آدام) دنبال پرستار باشند. در نهایت آنها «لوئیز» را استخدام میکنند. زنی مهربان، وظیفهشناس و ظاهرا بینقص که به سرعت جایگاه خود را در خانوادهی «مَسه» مییابد. اما به تدریج، لایههای پنهان شخصیت او آشکار میشود و رفتارهای عجیب و غریب از او سرمیزند. 📚 از متن کتاب: «باید کسی بمیرد. باید کسی بمیرد تا ما خوشبخت شویم.» بدونشک شاید مهمترین وجه تمایز این اثر با سایر آثار این ژانر را بتوان تمرکز بر «چگونگی» رسیدن به نقطهای که دیگر وقوع جنایت برگشتناپذیر است، به جای تمرکز بر «چرایی» جنایت دانست. همین امر سبب میشود تا خواننده به اندیشیدن در رابطه با طبقات اجتماعی، فشارهای مادرانگی و انزوای انسانها در جهان مدرن بپردازد. شخصیت «لوئیز» به بهترین نحو پرداخت شده است و خواننده را در میان ترس - ترحم معلق نگه میدارد. علاوه بر مسائلی که پیشتر اشاره شد، «سلیمانی» با ظرافت به مسائلی نظیر نابرابریهای اجتماعی و استثمار کارگران خانگی نیز میپردازد. خواننده در آغازِ کتاب با سرنوشت شومِ قصه روبهرو میشود. اینکه «سلیمانی» توانسته تنش را تا صفحات انتهایی کتاب حفظ کند و خواننده را با خود همراه کند؛ از نقاط قوت نویسنده و کتاب است. پینوشت: 🔴 مطالعهی کتاب برای والدینی که فرزند کوچک دارند، ممکن است آزاردهنده باشد. برای من، بدونشک، یکی از نقاط عطف داستان آنجایی بود که «لوئیز» اسکلت مرغ را روی میز قرار میدهد...
(0/1000)
سید محمد بهروزنژاد
1404/2/1
0