یادداشت احلی احسنیان

        نمیتونم بگم کتاب مورد علاقم از موراکامیه، ولی موقع خوندنش خیلی لذت بردم. تم گنگی و معمایی جذابی داشت که من از جنگل نروژی میشناختمش و خیلی دوستش داشتم. 
شخصیت سوکورو تازاکی آشنا بود. آدمی به قول خودش "بی‌رنگ". که وقتی بهترین چیز های زندگیش یعنی صمیمی‌ترین دوستاش، بدون هیچ دلیلی، بهش میگن دیگه نه میخوان ببیننش و نه دیگه میخوان صداش رو بشنون، ضربه‌ی بسیار عمیقی میخوره و مدت‌ها با مرگ دست‌وپنجه نرم میکنه…
به نظر من سوکورو تازاکی نماد این بود که چقدر باوری که خودمون از خودمون داریم میتونه روی قضاوت بقیه از ما و البته اتفاقاتی توی زندگیمون که ظاهرا کنترلی نداریم روشون تاثیرگذار باشه…
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.