یادداشت

کلیدر؛ جلد اول و دوم
        « در بستر جوی آیا خون روان نیست؟»

جلد یک کلیدر یک داستان نیمه عاشقانه است. قراره شما رو با شخصیت‌ها و احساسشون آشنا کنه. قراره ببردتون به کلیدر و سبزوار و دوری در خراسان بزنید تا با فضا آشنا بشید. بوی نان یک زندگی روستایی رو حس کنید و خشکسالی رو در آغوش بگیرید.
داستان جلد دوم از جلد یک مردانه‌تره!
نه این که جنسیتی باشه اما تقریبا در همه‌ی کتاب مردها نشستند دور هم و صحبت می‌کنند.
توصیفات از جلد یک قوی‌تره و همین‌طور پایان‌بندی کتاب که شما رو مشتاق می‌کنه به بی‌درنگ باز کردن و خواندن جلد بعدی. 


سخنی درباره‌ی کلیدر خوانی:
بعید است ندانید که کلیدر رمانی چند هزار صفحه‌ای است که سبکش به داستان‌های کلاسیک همچون سمک عیار شباهت بیشتری دارد تا آتش بدون دود. کلیدر سرشار است از توصیف و گفت‌وگو.
همین هم نقطه‌ی قوت کلیدر است و هم نقطه‌ی ضعفش.
اگر حوصله‌ی خواندن داشته باشید، اگر دوست دارید خشکسالی را لمس و بوی نم باران پس از یک سال بی‌مهر را حس کنید، اگر می‌خواهید در چشم و گوش و زبان و یکایک حرکات تن شخصیت‌ها بنشینید و همراه احساسشان شوید، کلیدر بهترین انتخاب است اما اگر به دنبال داستانی می‌گردید که زود و سرراست شما را به مقصد برساند اصلا سرغش نروید.
کلیدر از آن‌هایی نیست که بشود بی‌حوصله و سرسری خواند!
کلیدر را باید در آغوش کشید، بویید و بوسید و درک کرد.
      
408

36

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.