یادداشت فاطمه نصراله زاده

آقای عزیز من
        گلنار، دختر فقیریه که برای پرستاری از یه خانم جذامی از خانواده ای ثروتمند استخدام میشه. بسیار دختر همه چی بلد و کاردانیه.شاد و همه فن حریف.
مصنوعی بود.
پر از غلط املایی بود
خیلی خیلی خیلی روده درازی داشت و جزئیاتی که واقعا برامون مهم نبود :/
تا 30 یا 40 درصدشو خوندم. توی نرم افزار طاقچه. انقدر خسته شدم که هی زدم جلو. مثلا 200 صفحه میزدم جلو. باز یکی دو صفحه میخوندم داستان کامل دستم میومد ! هی زدم جلو تا تموم شدن کتاب و معلوم شدن سرنوشت شخصیت ها
ارزش خوندن نداشت.
از دراپ کردنش عمیقا خوشحالم. 
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.