یادداشت gharneshin
1404/5/15
(( مثل مردانی بود که در خانهشان، در عزلت، میمیرند، در خواب، و صبح، زنگهای تلفن، پر تبوتاب و سمج، در خانهای خالی، بر فراز تنی تا ابد خاموش، به صدا در میآیند. )) تجربهای متفاوت از قلم کامو. مجموعه داستانی که شروع کردم تا سریع تمام شود اما من را در عمق داستانهای خود غرق کرد و بیش از چیزی که فکر میکردم در آن ماندم. کامو با برگرفتن از فضای آن زمان الجزایر و جنگ، با شخصیتهایی عموما تنها و یا بیگانه با خود به مسائل مختلفی مانند ایمان، تنهایی، پوچی و هویت میپردازد. او با قلمش ما را به درون آن کشور با گرمای روزها و سرمای شبهایش میبرد. او جوری مینویسد که ما بیابان را حس کنیم، الجزایر آن زمان را حس کنیم. جذابترین داستان کتاب برای من داستان ( ژناس یا هنرمند مشغول کار بود ) که به مسئلهی نیاز به تنهایی برای هنرمند و تاثیر شهرت بر زندگی شخصی و هنرش می پرداخت. ژناس به معنی یونس است که ارتباط جالبی با داستان دارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.