یادداشت میم صالحی فر
1403/7/21
4.2
20
این کتاب رو در بعضی از لیستهای کتابهایی با موضوع مقاومت و فلسطین دیده بودم و دوست داشتم بخوانمش و ببینم چقدر با این موضوع تناسب دارد. جلد کتاب هم برایم جذابیت جداگانهای داشت و این سوال را که در این کتاب چهخبر است، در ذهنم پررنگتر میکرد. بدون اینکه خلاصهای درباره کتاب بخوانم، خواندنش را شروع کردم. یک فصل در میان، داستان با محوریت به پسر نوجوانی به نام مکس است که به خاطر شغل پدرش برای یک سال از امریکا به بروکسل آمده و از این جابجایی دل خوشی ندارد. شرایط وقتی برای او سختتر میشود که میفهمد قرار است برخلاف خواهر بزرگترش که به مدرسه انگلیسی زبانها میرود، در یک مدرسهی فرانسه زبان که زبان اصلی بروکسل است درس بخواند و این در حالی است که او در فرانسه خیلی خیلی ضعیف است. بعد از هر فصلی که به مکس پرداخته شده، فصلهایی آمده که به زندگی پسری سوری به نام احمد میپردازند. احمد در جنگ سوریه خانوادهاش را از دست داده و همراه پدرش برای ساختن یک زندگی بهتر آواره شده تا به یک کشور اروپایی پناهنده شود. در مسیر، پدر احمد در میان موجهای دریا ناپدید میشود و احمد ناچار میشود به تنهایی باقی مسیر را طی کند. احمد در بروکسل تصمیم میگیرد از کمپ خارج میشود و خودش را به کمپ مرزی دیگری برساند. اما بعد از فرار از دست یک قاچاقچی، سر از سرداب خانهای در محله اعیان نشین بروکسل در میاورد. تا چند روز هیچ کس متوجه حضور او در زیرزمین نمیشود اما وقتی که مکس به دلیل حملههای مسلمانان به پاریس، چند روزی خانهنشین میشود، احمد را پیدا میکند. مکس که نمیداند چه کاری درست است چیزی به کسی نمیگوید و به مرور دوستی عمیقی بین او و احمد شکل میگیرد تا انجا که مکس به خاطر شاد کردن احمد دردسرهای زیادی برای خودش و خانوادهاش ایجاد میکند. اما نقد و تحلیل داستان (محتوای داستان را لو میدهد) شروع داستان به حدی برایم تلخ و دردناک بود که کتاب رو بعد از چند صفحهی کوتاه بستم. این موضوع چندبار تکرار شد. هر بار هم هم خیلی کند پیش میرفتم ولی به زور ادامه میدادم تا بفهمم داستان ما رو کجا میخواد ببره. برام سوال بود ایا نویسنده متوجه است که از دست دادن دو خواهر کوچک، مادر و پدربزرگ در یک زمان، چقدر فراتر از توان و تحمل آدم است که به ان از دست دادن پدر در حین آوارگی را هم اضافه کرده!؟ چرا واقعا این حجم از فقدان، هر چند واقعی، را باید کنار هم قرار بدهد و در عین حال به غیرقابل تحمل بودن این غم اشارهی خاصی نکند و سراغ قصه خودش برود! قصهای که یک نوجوان از امریکا باید سر برسد و قهرمانش شود! امریکایی که خودش علت اصلی همهی جنگافروزیهای خاورمیانه است! و جالبتر آنکه در پایان داستان هم این امریکاست که اغوشش را برای احمد باز میکند و او را از اردوگاههای نامناسب پناهجویان در اروپا نجات میدهد! المانهای فرهنگ آمریکایی و مظلومنمایی یهود(ماجرای هولوکاست) هم در کتاب کم نبودند. در داستان از کتابی با نام *پسران قهرمان جنگ داخلی امریکا* اسم برده میشود. کتابی که محبوب شخصیت اصلی داستان و پدرش است و در ان از پسران ۱۰ تا ۱۶ ساله ای نام برده میشود که شجاعت به خرج دادهاند و عضو ارتش امریکا شدهاند و فلان کار را با افتخار برای کشورشان انجام دادهاند. از این پسران و اقداماتشان با غرور و احترام خاصی یاد میشود اما کسی بهشان کودک سرباز نمیگوید! احمد هم با این کتاب است که تمرین خواندن میکند. نکتهی دیگر بستر اصلی داستان است. ایدهی اصلی کمک به پناه دادن به پناهجویی در سرداب ساختمان، از جایی در ذهن مکس شکل میگیرد که مربی خانگی زبان فرانسهاش از "آلبر ژونار" میگوید، شخصیتی واقعی که در جنگ جهانی دوم در سرداب خانهاش (که چند ساختمان ان طرفتر است) به یک پسر یهودی به نام رالف میر که همکلاسی پسرش بوده پناه داد. وقتی هم که جای رالف لو رفت، ژونار وفق شد او را فراری دهد اما خودش زندانی شد و به اردوگاه کار اجباری در فرانسه فرستاده شد که در همانجا هم مرد. همانقدر که داستان به موضوع ژونار و قهرمانانه و حق بودن کارهایش برای نجات رالف یهودی پرداخته، عموم مسلمانان مهاجر را خرابکار، مجرم، قاتل و اضافی عنوان کرده؛ افرادی غیرتوانمند و تا جای ممکن توسری خور که کمک به انها لطف بزرگی در قبالشان است که عموما استحقاقش را ندارند. فرح، دختر مسلمانی که همکلاسی مکس است و در بروکسل به دنیا آمده، فردی معرفی میشود که حفظ موقعیت خودش برایش از هرچیزی مهمتر است و تنها بعد از اصرارهای مکس حاضر میشود به احمد کمک کند و گوشهای از اقدامات لازم برای به مدرسه فرستادن احمد را انجام دهد. اما پسر دیگری که اهل بروکسل است به راحتی همراه شده و حتی به تهیهی یک گذرنامهی جعلی برای احمد هم کمک میکند. از این توضیحات مشخص میشود که این کتاب ارتباطی با مقاومت و ایستادگی در مقابل ظلم و اشغالگری ندارد. بلکه با ارفاق به مشکلات ناشی از جنگ و آوارگی مردم (اهل سوریه) پرداخته؛ مشکلاتی که گرهگشایی از آنان هم با قلب پاک آمریکاییها میسر میشود!
(0/1000)
1403/7/21
1