یادداشت samin⋆

samin⋆

samin⋆

1403/10/6

        "رنگ و ..." از بین کتاب قصه های گسسته شده و رو به موت یه کوچولویی به چشمم خورد و از بین "حسنی و گرگ بلا" و "پرندهء زیرک" و غیره و غیره که هرکدوم از چهار صفحه هفت صفحشون نبود کشیدم بیرون.
و برعکس همه‌ی اون کتابها کامل دست نخورده بود.زیبایی جلدش اول از همه جذبم کرد .
[به خدا جلدش از اینکه تو بهخوانه خیلی خوش رنگ و آب تره..!]

و بعد از چند سال که کتاب کودک رفته بود جز خاطرات و "رمان ها" مارو از هم دور کرده بود نشستم به خوندنش و اصلا هم خنده‌ی بقیه مهم نبود [کتاب ها سن و سال ندارن؛ مگه نه؟]
به جرعت میتونم بگم از کتابهایی که این مدت خونده بودم یک پله بالاتر بود.
 سحر کریمیان که با تصویر گریش هفتاد درصد راه رو تنهایی رفته بود.
سرور پوریا که من اولین بار بود اسمشون رو میدیدم و چقدر خوش نوشته بودند.
از اسم شخصیت ها بگیر و برو تا وقایع داستان که چقدر توصیفات درست و قشنگی داشت.
مدت خوندنش به ده دقیقه هم نکشید ولی منم نگران درخت‌های عمو سبزعلی و نجات جون بابا جبار نجار بودم.
فقط نمیدونم چجوری بزارمش توی کیفم که نفهمه؟

یه گله هم از بچه های بهخوان...یعنی چی که من اولین نفری بودم که خوندمش؟؟؟



      
570

26

(0/1000)

نظرات

خیلی عالی،من هم کتاب های کودک و نوجوان زیاد میخونم و این عیب نیست...حتما توصیه میکنم کتاب نقطه از پیتر اچ رینولد رو بخونید....تقصیر طاقچه نیست، دوستان کتابخوان کم کاری کرده اند....به نظرتون تیتر این کتاب جذابه ؟؟
مثلا اسم یک کتاب اینطوری باشه : ادبیات و ... دوست دارید این کتاب رو بخرید؟؟
1

1

samin⋆

samin⋆

1403/10/10

پیوند من هم با کتاب کودک دوباره محکم شد؛ حتما
 و اینکه درباره‌ی اسم کتاب هم نظریم...نه تنها منِ به اصطلاح بزرگسال یا نوجوان جذب اسم و تیتر نمیشم،
بچه که جای خود داره. 

0