یادداشت محسن خیابانی

شمال و جنوب
        عشق سال‌های اعتصاب!
===
تقابل جوامع متکی بر کشاورزی و جوامع متکی بر صنعت، از موضوعات هیجان‌انگیز ادبیات داستانی غرب (مخصوصاً در قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم) است و «شمال و جنوب» اثر برجسته‌ی خانم «الیزابت گَسکِل» از مهمترین و موفق‌ترین نمونه‌های چنین داستان‌هایی محسوب می‌شود. کتاب درباره خانواده‌ی «هیل» است که از منطقه‌ای روستایی مجبور به مهاجرت به شهری در شمال انگلستان می‌شوند شهری اگرچه کوچک ولی مهم و استراتژیک در صنعت نساجی انگلستان. تقابل دختر خانواده (مارگارت هیل) با کارخانه‌داری مغرور به نام «جان تورنتون» ابتدا نسخه‌ای دیگر از عاشقانه‌های متداول عصر ویکتوریا به‌نظر می‌رسد ولی علاوه بر روان‌شناسی درست دو شخصیت اصلی و خانواده‌هایشان، وقوع ماجراهای عاشقانه در بستر اعتصاب کارگران، بررسی اتحادیه‌های کارگری و مشکلاتشان از یک‌سو و نگاهی منطقی به کارخانه‌داران و مشکلاتشان از سویی دیگر، به «شمال و جنوب» هویتی یگانه بین رمان‌های قرن 19 بخشیده است. ایده‌ی نویسنده برای حل مشکلات بین کارگر و کارفرما، اگرچه امروزه کمی ساده‌انگارانه به‌نظر می‌رسد ولی در چهارچوب خود اثر پذیرفتنی بوده و منطقی قوی دارد. کتاب اگر مشکلی داشته باشد، وقوع شتاب‌زده‌ی برخی حوادث و مرگ‌ها در آن است. ولی در این مورد هر چه فریاد دارید، بر سر «چارلز دیکنز» بزنید! توضیح این‌که «گسکل» داستانش را به‌صورت پاورقی در روزنامه‌ای متعلق به «دیکنز» چاپ می‌کرده و برای نوشتن داستان، مهلت خوبی از او گرفته بوده است. ولی «دیکنز» بعد از مدتی او را تحت فشار قرار می‌دهد که هر چه زودتر داستانش را تمام کند و تأثیر این فشارها مخصوصاً در یک‌سوم پایانی داستان، مشهود است.
      
1

28

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.