یادداشت Daughter of the Sun

Daughter of the Sun

Daughter of the Sun

4 روز پیش

"به نام او
        "به نام او"

کتاب "شعله ور کن" جلدی از یک دنیای تمام عیار بود؛ دنیایی که برای یک هفتهٔ کامل، در آن زندگی کردم و نفس کشیدم.✨

در قلب این دنیا، آرون و جولیت بودند. نگاه‌های پر از حرف آن‌ها، دست‌هایی که به آرامی به هم می‌رسید، و سکوت‌های پرمعنایشان همه چیز را می‌گفت. وقتی جولیت با وجود ترسش به آرون اعتماد کرد، وقتی آرون دیوارهایش را کنار زد و احساسات واقعی‌اش را نشان داد، تمام وجودم از شادی و هیجان لبریز شد.❤
گاهی با ناراحتی و تنهایی عمیق آرون، چنان غمگین می‌شدم که انگار این من بودم که در انزوا فرو رفته‌ام.🖤 و گاهی با شادی ناب و لحظات آرامش او، ذوق‌زده می‌شدم.

با هر قدم استوار جولیت، با او محکم‌تر می‌شدم و با هر اشک یأسش، من هم بغض می‌کردم. وقتی خشمگین می‌شد، آتش خشم او درون من نیز شعله می‌کشید و وقتی به عشقش اعتراف می‌کرد، گویی این قلب من بود که از شادی می‌تپید.💖💘

برای یک هفته، غم‌ها و شادی‌هایشان، غم و شادی من بود. آن‌ها در این دنیا زندگی می‌کردند و من، بی‌اختیار، در کنارشان.🌱
      
76

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.