یادداشت گوهر قوامي
1404/4/22
داستانی بسیار ساده، پرکشش و دردناک که برهه ای از تاریخ آمریکا رو به تصویر می کشه که کمتر ازش گفته و شنیده شده. شخصیت پردازی در این داستان به بهترین شکل ممکن انجام شده جورج و لنی که از شخصیت های اصلی داستان هستند احتمالا تا همیشه قراره گوشه ای از ذهنتون بمونن بخاطر ویژگی هایی که منحصر به خودشونه. زوج لنی و جورج ترکیبی از قدرت و هوش و سادگی و زیرکیه. هوش و زیرکی از آن جورج قدرت جسمی و سادگی از آن لنی. هیچ کدام بدون هم موفق به تبدیل رویا به واقعیت نیستند هر دو به نحوی به هم محتاجن. فکر کردن به رویاها درست در دل بدبختی از احساسات خوشایندی بود که این کتاب منتقل می کرد که حتی لنی هم عاشق این تخیل و تکرارش بود. از پایان بندی غم انگیز و غیر منتظره ی کتاب هر چی بگم کمه. دردناک، غم انگیز و ناجوانمردانه... خطر اسپویل: برام عجیب بود که از ابتدای داستان من اصلا به جورج خوش بین نبودم و این بی اعتمادی برام عجیب بودم بنظرم منطقی نبود حمایت بی چشم داشت جورج که آخر داستان هم فهمیدم خیلی هم اشتباه نمی کردم. اما برام عجیب بود این عدم اعتماد...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.