یادداشت Emperor of the book

        این داستان، پر از لحظه‌های تاریک و پرنور است، از جنگ‌ها و نفرین‌هایی که بر سرزمین سایه افکنده‌اند،
اما در عمق همه‌ی این زخم‌ها و ویرانی‌ها، عشقی نهفته که نه آرام است، نه ساده؛ عشقی ویرانگر اما قدرتمند.

اوریا و رین، دو قطب متضاد در قلب این طوفان‌اند،
عشقی که قرار بود نابودشان کند، اما آن‌ها را به هم پیوند زد،
و از میان دود و خاکستر، شعله‌ای زنده نگه داشت.

اما غم نبود وینسنت، همیشه سنگینی می‌کند،
خاطراتش آن‌قدر زنده‌اند که سیل اشک‌هایم را جاری می‌کنند.
از لحظه‌ای که در غار روحش بود و آن خاطره سخت که قرار بود دخترش را بکشد،
اما به جای آن، عاشقش شد... عشقی تلخ و زیبا که هنوز در دل داستان جاری‌ست.

این کتاب نه فقط قصه‌ی عشق و خیانت است،
بلکه حکایت اتحاد و نیرویی‌ست که در دل تاریکی‌ها شکل می‌گیرد،
اتحادی که قدرتمندتر از هر نفرین است.
      
76

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.