یادداشت احمد کولی وندی

سونات کرویتسر و چند داستان دیگر
        درباره سونات کرویتسر:
داستان بی‌نهایت عجیب است. فضایی چون "جنایت و مکافات" دارد. بلعیدن و لمس تمام تار و پود آن به این سادگی‌ها نیست. همه چیز را زیر سوال می‌برد و تو مستاصل و درمانده فقط می‌نشینی و نگاه می‌کنی که ای دل غافل همه آرمان‌ها و ارزش‌هایم از دست رفت... تولستوی هم آن بالا ایستاده دست در ریش انبوه و فرفریِ دوشاخش می‌کند و زیر لب می‌گوید: کور خواندی... فکر اینجایش را نکرده بودی! این بار میل کردم که این طور مغزت را به نجاست بکشم...
داستان به سادگی روایت جنایتی را بیان می‌کند که تو از همان ابتدا آخرش را می‌دانی ولی آنچنان "هیچکاکی" دلهره به جانت می‌اندازد که دوست نداری صفحات آخر را بخوانی. 
در هیچ کجای داستان رنگ کلیشه وجود ندارد. از مکان و زمان روایت گرفته، تا راوی، تا کنش‌ها، تا تحلیل‌ها و تا و تا و تا و تا...
از قصه لذت خواهید برد. حالتان را گرفته و جا می‌آورد. 

ترجمه سروش حبیبی را بخوانید.
      
1

26

(0/1000)

نظرات

تولستوی معمولا اگه چیزی رو خراب می‌کنه و ارزش‌هایی رو زیرسوال می‌بره چیز دیگه‌ای به جاش عرضه می‌کنه، اینجا اینطوری نیست؟
1

0

اون چیزی که می‌سازه آنقدر ترسناکه که به عنوان یک مرد خانواده‌دار ترجیح می‌دم ازش حرف نزنم. البته تاثیر اثر در آقایان به مراتب بیشتر از خانم‌هاست چون اثر زنگ مردانه داره. بیشترین مسئله در اثر وجود و عدم حس جنسی و مالکیت اون در انسانه. 

0

mahsa bgbn

1402/6/16

من شنیدم به جز کتاب شیطان، باقی آثار کوتاه تولستوی تو این کتاب جمع شده!؟
1

0

از داستان‌کوتاه‌های تولستوی که سروش حبیبی ترجمه کرده و چشمه چاپ کرده، فقط "شیطان" تو این کتاب نیست. 

0