یادداشت شکیبا میم
1404/2/20
بعد از خوندن این کتاب تقریبا تا یکی دو هفته ای دستم به خوندن کتاب دیگه ای نمی رفت... انگار ذهن و روحم جوری با مژگان بیتانه همراه شده بود که نمیتونستم دل به موضوع جدیدی بدم. انگار خودم بودم که بارها صبر کردم و از ترس خیلی قضاوت ها بارها همه چیزو تو خودم ریختم. انگار خودم بودم که همیشه به خواست دیگران زندگی کردم و به خاطر خواست دیگران دست کشیدم از هرچی که مورد علاقه م بود. انگار خودم بودم که بعد از بارها اعتمادِ بیش از حد و رو دست خوردنِ دوباره، بازم اون روی مثبت اندیشم می زد بیرون و میگفت نه ایندفعه فرق میکنه اما دوباره ماجرای همیشگی همون آش و همون کاسه! خلاصه هنوزم انگار خودمم که منتظر یه خبر تازه ای از محمد ابراهیمم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.