یادداشت dream.m
دیروز
از بین نمایشنامه های ساعدی که تا به حال خوندم، مثل آی باکلاه آی بی کلاه، مار در معبد، و کلاته گل؛ این نمایشنامه رو بیشتر دوست داشتم. ساعدی لحن ساده و صمیمیای داره، به موضوعات سیاسی و اجتماعی دهه خودش میپردازه و توی همه آثارش امضاش رو میتونی ببینی. همچنان مثل بقیه هنرمندان هم عصر خودش، این نویسنده هم خودش رو متعهد به صدور بیانیه سیاسی میدونه و حرفهاش رو توی دهن کاراکترها میذاره. اما توی این نمایشنامه اخیر، پختگی و تعادل بیشتری توی قلمش دیده میشه که توی آثار دیگه نمایشنامه ای ایشون کمتر وجود داره. فضای روستایی، فقر و نکبت، جو دلهره حاکم بر فضای داستان؛ از عناصر تکرار شونده در آثار ساعدی هستن. این نمایشنامه برای من یادآور عزاداران بیل بود و تقریبا موفق شد نظرم رو جلب کنه؛ با اینحال شگفت زدهم نکرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.