یادداشت Boshra

Boshra

Boshra

4 روز پیش

        یه دوست خردمندی میگفت اینکه کتابی بنویسی که از تک تک جمله هاش بشه بعنوان نقل قول (کوت) استفاده کرد، هنر نیست. هنر اینه که برای رسیدن به هر نقل قولی که به خواننده ارائه میدی، مسیری بسازی که اون نقل قول رو توی ذهن خواننده حک کنه.

طبق تعریف این دوستمون بخواهیم به کتاب نگاه کنیم، ریگ روان، در بی هنرانه ترین شکل ممکن هنرمندانه است. 80 درصد کتاب، دیالوگ‌ها و جملاتی ان که انقدر عمیقا برای نقل شدن نوشته شدن که میتونن به تنهایی اعلام استقلال کنن و جزیی از هیچ داستانی شمرده نشن. در عین حال مسیری که کتاب براتون رقم  میزنه انقدر شگفت انگیزه که جملاتی که بعضا توصیفی اند و ارزش نقلی هم ندارند تا ابد با آدم میمونه. 

 ریگ روان کتابیه که اگر به سبک فال حافظ گرفتن بازش کنید و دو صفحه ی مقابلتون رو بخونید میتونید مطمئن باشید حداقل با دو سه تا جمله هوشمندانه و به یادموندنی مواجه میشید. جملاتی که به احتمال زیاد لبخندی هم گوشه ی لبتون میارن و احتمال هم داره وسوسه شید یه جایی یادداشتشون کنید. خوب یا بدشو نمیدونم ولی ویژگی منحصر به فردیه.

تنها ایرادی که میتونم به کتاب بگیرم پرگویی هاشه. لیستهای طولانی ای که گاهی چندین صفحه طول میکشید. مکالمه هایی که بی دلیل به درازا میکشید. سخنرانی های تکراری و پر مدعایی که  تمومی نداشت. اگر همه ی این ها با هدف طنازی بود قابل تحسین بود ولی گاهی این حس به آدم دست میداد که برای نویسنده رها کردن موضوعات بیربط به داستان سخته و نمیتونه از فرصت های هرچند ناچیز، برای اشاره به دغدغه های بیربطش، چشم پوشی کنه.
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.