یادداشت منتظر 🇵🇸

        فکر کنم ماشین تحریر حرف زد درباره ی خانواده ای صمیمی با مادری نویسنده بود. 
مادرخانواده ماشین تحریری دارد که تمام خاطرات و داستان ها و تمام اشعار ی را که مینویسد داخلش تایپ میکند او به این کار فرشینه بافی میگوید.  
ولی بعد از اتفاقی غم انگیز مادر ناپدید میشود و کتابکشمکش های این خانواده را از زبان ماشین تحریر مادر روایت میکند. 
یکی از ایراد های کتاب اینه که ماجرا خیلی مسخره است مثلا چرا باید دختر یه فروشنده آنقدر نسبت به مشتری  هاش دغدغه مند باشه و به خودش اجازه بده کلی مسائل خانوادگی را با  کتابدار و مسئول تغمیرات ساختمان  به اشتراک بذاره؟ 
ولی خب در کل داستان خوبی بود و میشه باهاش حسابی همراه شد. 
      
21

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.