یادداشت Fatima

Fatima

Fatima

1403/8/29

گربه زیر باران
        اول که خوندمش به نظرم داستان نامفهوم و بی معنی ای اومد .
ولی دیدگاه های مختلف تو طاقچه جالب بود :
۱- بی توجهی و بی احساس بودن مرد خانواده ، زن رو دلسرد کرده بود ، جوری که با دیدن توجه و محبت از کس دیگه ای احساس باارزش بودن بهش دست بده ...
۲_باید دید مثبتی به این داستان داشت چون شخصیت زن زیادی احساساتی بود و مرد بی تفاوت ؛ و نمیشه به هیچکدوم خرده گرفت ، زندگی همینه!
۳_این داستان ، زندگی انسان های امروزه ؛ در حالی که با هم زندگی می کنن و کنار هم هستن ولی احساس تنهایی و درک نشدن بهشون دست میده و ترجیح میدن تنهایی خودشونو با نگهداری از حیوانات پر کنن...

جدای از اینا  و کمی بی ربط به مفهوم داستان ، یاد گربه ای که میاد تو حیاط‌‌مون افتادم ! 
اونم به حدی از آب و بارون و حتی زمین خیس بدش میاد که حتی بعد از تموم شدن بارون هم با اکراه پاشو رو زمین می‌ذاره و راه میره ! 

      
11

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.