یادداشت کتاب‌فام

        مرور برخی کتاب‌ها یک جسارت به نظر می‌رسد و این کتاب، یکی از آن‌هاست. کتابی که با چنان وضوح، یقین و حکمتی از خود صحبت می‌کند که فقط یک چیز باید درباره‌اش گفت: آن را بخوانید. و سپس دوباره بخوانیدش.
‌
«دیگر رنگ دنیا را نخواهم دید» کتاب کوچک و کوتاهی‌ست که به فصل‌های کوتاهی تقسیم می‌شود که برخی از آن‌ها بیش از دو صفحه نیستند و هر کدام از آن‌ها رویدادهایی را از تجربه‌ی زندان نویسنده بازگو می‌کند  اما چنان زلال که تو گویی راه نجات نویسنده‌اش است.
‌
ترکیه سابقه‌ای طولانی و تأسف بار در زندانی کردن نویسندگانش دارد: «اورهان کمال» و «ناظم حکمت» تنها برخی از مشهورترین آن‌ها هستند. این روندی است که در خانواده «آلتان» نیز وجود داشته است. در یکی از قوی‌ترین صحنه‌های «دیگر رنگ دنیا را نخواهم دید»، «آلتان» از دردی که با دیدن روی فرزندانش از میان سیم‌های خاردار زندان احساس می‌کند و خاطراتی که این صحنه از دوران جوانی‌اش، زمانی که پدرش به خاطر نوشتنش به زندان افتاد، می‌گوید. «آلتان» در این کتاب خود را آخرین وارث ردای این نویسندگان نگون‌بخت در بند معرفی می‌کند.
‌
علی‌رغم تاریکی ظالمانه در هسته‌ی خاطرات «آلتان»، کلمات او مانند کرم‌های شب‌تاب در حال گشت‌زنی در یک پرتگاه می‌درخشند. تأملات، مشاهدات و روحیه‌ی تسلیم‌ناپذیر او گواهی بر انعطاف‌پذیری انسان و قدرت اندیشه است. او یک نویسنده است و نمی‌توان کلامش را حبس کرد حتی اگر بدنش را بتوان. این درک او را بیشتر به درون خود سوق می‌دهد و از دنیای سخت و سرد زندان به دنیایی گرم و بی پایان به درون سرش هدایت می‌کند.
‌
در خلال صفحات کتاب، «آلتان» پیوسته به دو موضوع اصلی باز می‌گردد: پیش پاافتادگی سیستم ناعادلانه‌ای که خود را گرفتار آن می‌بیند، و پیام امیدوارکننده‌ای مبنی بر این‌که آزادی، قابل دستیابی‌ست و این قدرت عجیب نویسنده برای فراتر رفتن از محیط فیزیکی خود، همچون رشته‌ای در خلال این اثر می‌دود.
‌
«دیگر رنگ دنیا را نخواهم دید»، خط باریکی بین آن‌چه که دوست‌داشتنی‌ست و وحشت، امید و درد، ویرانی و قدرت را طی می‌کند. نثر «آلتان» تند و غنایی‌ست. او از افکار خود برای فرار از محیط اطرافش استفاده می‌کند و آن افکار در این کتاب به کلمات بدل می‌شوند و در نتیجه، همه‌ی ما می‌توانیم در زیبایی فرار خیال او، در خیال آزادی او شریک شویم و به اشتراکش بگذاریم، امری که در دنیایی که ممکن است اتفاقاتی مانند زندانی شدن او رخ دهد، حیاتی می شود، جهانی که او بدون تردید این‌گونه توصیفش می‌کند: "همه‌چیز روی زمین دگرگون می‌شود، اما حماقت و فرومایگی هرگز.".
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.