یادداشت alef

alef

1402/04/16

                کتاب به روایت چگونگی تشکیل یگان موشکی کشورمان، توسط شهید حسن مقدم پدر موشکی ایران در سال 1363 و در اواسط جنگ تحمیلی ایران و عراق می پردازد. روایت کتاب به صورت داستان گونه است و همین باعث جذاب شدن روایت شده است. در این کتاب با چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران در شرایطی که کشور هنوز قادر به تولید موشک نیست و حتی یک عدد موشک هم در اختیار ندارد می پردازد و خاطرات زمانی را بیان می کند که سرداران  و مسئولان آن زمان جنگ تصمیم می گیرند برای پاسخ گویی به موشک باران شهرهای کشور توسط صدام مقابله مثل انجام دهند و به همین خاطر  مجبور می شوند با کشورهایی مثل لیبی، سوریه، کره برای خرید موشک و آموزش چگونگی کار با موشک وارد مذاکره شوند. کتاب اطلاعات زیادی از چگونگی تشکیل این یگان و حتی چگونگی خرید موشک و تجهیزات موشکی در اختیار خواننده قرار می دهد ولی حیف که بعد از خودکفایی ایران در پرتاب موشک کتاب تمام می شود. خواندن این کتاب به همه و به خصوص به علاقه مندان ادبیات پایداری توصیه میکنم چون اطلاعات جدید و دست اول زیادی در این کتاب وجود دارد و خواننده را با جانفشانی های یگانی از سپاه آشنا می کند که به دلیل حفظ مسائل امنیتی  و حفاظتی کمتر به آن پرداخته شده است. ولی کاش حداقل در یک فصل کوتاه به نحوه شهادت شهید حسن تهرانی مقدم هم بیان می شد چرا که خواننده از اول کتاب با شهید تهرانی مقدم همقدم می شود ولی در آخر از سرنوشت او اطلاعی به دست نمی آورد. عکس های آخر کتاب هم چندان زیاد نیست که به احتمال زیاد به علت حفظ مسانل امنیتی است که البته قابل درک است.  
طر احی جلد: 
یک قاب خاتم کاری به شکل موشک طراحی شده است که عکس شهید تهرانی مقدم در آن قرار دارد. طراحی جلد چندان جذاب نیست ولی روایت داستان بسیار جذاب است به طوری که از همان اوایل کتاب خواننده را با خودش همراه می کند و  به راحتی در لیست کتابهای مورد علاقه من جای گرفت
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.