یادداشت روشنا

روشنا

روشنا

1402/12/28

فرنسه
        فکر کنم این کتاب یه کم برای نوجوونا از نظر احساسی سنگین باشه، یعنی راستش حتی برای خودمم سنگین بود؛ بعد خوندنش حس می‌کردم قلبم مچاله شده... 🥲 با این حال کتاب قشنگیه.
فرنسه یه دختر با زندگیِ خوب و معمولیه، تا زمانی که کم‌کم پدرش، یوهانس، شروع به بداخلاقی می‌کنه و حتی به خشونت فیزیکی رو میاره. فرنسه که این پدر جدید براش ترسناک و عجیبه، کنجکاو میشه و بعد از ماجراهایی متوجه میشه پدرش بیکار شده. هرکاری که فرنسه برای درست کردن اوضاع می‌کنه، هیچ تاثیری روی پدرش و وضعیتشون نداره ...
کتاب خیلی خوب تونست بیکاری و اثر این موضوع بر خانواده رو از دید یه کودک-نوجوان نشون بده. و از اون جایی که این موضوع در جامعه فعلی ایران رایجه، متاسفانه درک کردنش خیلی سخت نبود :(( 
داستان خیلی واقع‌گرا بود و با این که از این موضوع خوشم اومد ولی آخر کتاب دلم خواست کاش حداقل پایانِ داستانِ فرنسه قشنگ می‌بود... و کاش یوهانس می‌فهمید فرنسه چه قدر داره زجر می‌کشه و انقدر خودخواه نبود :( دلم میخواد همه پدر و مادرا از این دست کتابا رو بخونن.
در کل این که عجب موضوع دردناک و سختیه این بیکاری! و چه قدر خوب میشه حواسمون به دور و برمون باشه، شاید بتونیم یه فرنسه یا یوهانس رو نجات بدیم!
      
7

30

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.