یادداشت
1402/3/24
3.8
25
کتاب از شش داستان کوتاه با نام های کرم ابریشم،صندلی انسانی،زندگی پنهان ،اتاق قرمز،پرتگاه و دوقلوها تشکیل شده،وجه اشتراک همه داستان قتل و احساس ناکامی و شکست در زندگی هست،وقتی شخصیت های داستان به احساس ملال ،دور بودن از اجتماع و حس زندانی بودن می رسن ،برای رهایی از این حس ها قتل رو انجام میدن ،توی همه داستان ها بحز داستان صندلی انسانی ما با مقوله قتل به طور مستقیم سروکار داریم ،در داستان صندلی انسانی فرد بخاطر احساس تحقیر و زشت بودن و اینکه هیچوقت رابطه ای نداشته،خودش رو مرده میدونه و میگه خب حالا که مردم بهتره در قالب هویتی دیگه به زندگی ادامه بدم و هویت یک صندلی رو میپذیره که بتونه پنهانی معشوق خودش رو بغل کنه ،در قالب یک صندلی. ادو گاوا رانپو بخاطر داستان های اسرار آمیز ،ترسناک ،معمایی و جنایی در ادبیات ژاپن معروفه و فکر میکنم توی این داستان ها هم به خوبی تونسته مخاطبش رو جذب کنه،مخصوصا داستان های اتاق قرمز و صندلی انسانی جنبه ترسناک بیشتر دیده میشه. چیزی که خیلی دوست دارم اون بدیع بودن موضوعات داستان ها هست و شکل عجیب و غریب و مریض گونه ای که داستان ها پیش می رن.اگه به ادبیات ژاپن علاقه داشته باشید حتما درک میکنید که چی میگم ،یک سری اتفاق ها فقط توی ادبیات ژاپن هست که میفته و بقیه جاها بار معنایی خودش رو از دست می ده حوادثی که واقعا گاهی آدم هنگ میکنه و داستان ها یکم مایه های اروتیک هم داشتند که خیلی جذاب ترش کرده بود. من همه داستان ها رو خیلی دوست داشتم اما از همه بیشتر داستان کرم ابریشم و اتاق قرمز مورد علاقم بود. عکس هم تصویرسازی ای از داستان کرم ابریشم هست. قسمت مورد علاقم از کتاب: به توصیۀ دوستان خیرخواه چندین بار خود را غرق در کارهایی کردم که می بایست به قول معروف مرا از رخوتم بیرون آورند، اما در نهایت مرا عمیق تر در آن فرو بردند به تدریج متوجه شدم که هر اقدام من به انزجاری زوال ناپذیر منجر می شود کارم به جایی رسید که در روز جز خوردن و خوابیدن و غرق شدن در افسردگی دایمی ام عملاً هیچ کار دیگری نمیکردم ناتوانی ام در دوست داشتن زندگی به ملالی هولناک تر از مرگ محکومم میکرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.