یادداشت رضا زارعی

        اسدو تو راه شهر بود. می رفت شهر کاری پیدا کند. از قالی و قالیبافی و قالیبافخانه بدش می آمد، و از آنها که با کفش روی قالی راه میروند...

 تلخ بود و تکان دهنده
 اما واقعیتی بود از یک برهه که باید نوشته میشد تا فراموش نشود.
تا تکرار نشود...
      
78

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.