بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت علی سعیدی

سلام علیکم
                سلام علیکم  اولین قدم مودب شدن خودشناسی و شناخت درونیات خود هست
این کتاب رو توصیه می کنم برای همه
و یه حدیث برا تامل برای شما می نویسم
المؤمنُ حَليمٌ لا يَجْهَلُ ، و إن جُهِلَ علَيهِ يَحْلُمُ، و لا يَظلِمُ ، و إنْ ظُلِمَ غَفرَ ، و لا يَبخَلُ ، و إن بُخِلَ علَيهِ صَبرَ 
امام صادق عليه السلام 
مؤمن، بردبارى است كه به كسى [جسارت نمى كند و اگر نسبت به او جسارتى صورت گيرد بردبارى مى ورزد، ستم نمى كند و اگر به وى ستم شود مى بخشد. بخل نمى ورزد و اگر بر او بخل ورزند، صبر مى كند. الكافي : 2 / 235 / 17 .
        
(0/1000)

نظرات

طه

1401/11/05

مجموعه کتاب‌های ادب الهی را آقای شریف‌زاده تقریبا تألیف کردند. هسته اولیه‌ی کتاب(شاید حدود ۱۵-۲۰ درصد مطالب) برای آقا مجتبی بود، و بقیه‌ی مطالب از ایشان.
اما شنیده ام در چاپ‌های جدید نامِ ایشان را هم حذف کرده اند...


ولی از این حرف‌ها که بگذریم، واقعا خودشناسی یعنی چه؟ برای بنده که بسیار گنگ است...
3
خودشناسی در این معنا که دنبال شناخت خلق‌وخوی خودمان باشیم، باز کمی واضح است. اما آن خودشناسی‌ای که در «من عرف نفسه فقد عرف ربه» مدنظر قرار دارد و خود شخصی هم منظور نیست، چه؟ نظر شما چی‌ست؟ 
طه

1401/11/05

سلام و عرض ادب
برخی می‌گویند که ما حسّ جوهر بین هم داریم.
اما برخی می‌گویند که ما تنها از طریقِ اعراض(حالات) به یک شیء دسترسی داریم.
از این بحث طولانی بگذریم که آیا ما اساسا چیزی به نامِ نفس داریم یا فقط حالاتِ نفسانی داریم گذر کنیم.

دیدگاهِ صوفیانه و همچنین دیدگاهِ رایج در مکتب ودانتای هندوییسم برای حلِ این عویصه راهگشاست.
در مکتب وِدانتا، خود(آتمان) همان برهمن(خدا) است.
جمله‌ی معروفی هم دارند: 
tat tuam asi
تو آن هستی

در تصوف هم بحثی این چنین داریم، به قولِ صاحب گلشن راز: 
طه

1401/11/05

چو هست مطلق آید در اشارت
به لفظ من کنند از وی عبارت 

حقیقت کز تعین شد معین 
تو او را در عبارت گفته‌ای من

منِ حقیقی ما، آن خودِ درونی ما، به تعبیر هندوییسم آتمان، همان خداست.
برای همین هر که خود را بشناسد، خدای را شناخته.