یادداشت مریم محسنیزاده
1403/10/3
3.5
19
مجموعهای از ۱۲ داستانِ کوتاه که نقطه اشتراکشان، شخصیتهایی از قشر پایین جامعه و رگههایی از مذهب است. داستانها نسبت به کتاب "پنج داستان"، "سه تار" و "زن زیادی" از کیفیت پایینتری در فُرم و زبان برخوردارند. ۱_ دید و بازدید عید: در این داستان، شخصیت اصلی به قصد دیدوبازدید عید به دیدار افراد مختلف میرود و شرح ماوقع میکند. ۲_ گنج: دومین داستان به نقل از یک پیرزن است که حکایت رو آوردن بخت و اقبال به زن تنگدستی را نقل میکند و از آخر و عاقبتش میگوید. ۳_ زیارت: حال و احوال شخصیتی است که به زیارت میرود. ۴_ افطار بیموقع: زبان این داستان خیلی قصهگوتر بود و تِم طنز داشت. راوی قضاوتگر است، با تعریف کردن، داستان را پیش میبرد و کشمکش یک روزهدار را بازگو میکند. ۵_ گلدان چینی: داستان خیلی خوب شروع شد ولی پایانش ... 🤐 ۶_ تابوت: جلال در این داستان، با خودگویی به کشمکشهای ذهنی پس از مرگ میپردازد. ۷_ شمع قدی: این داستان به ممانعت از برپایی مراسم آیینی در زمان رضاخان اشاره دارد. ۸_ تجهیز ملّت: داستانی است که اوضاعواحوال آشفته اجتماع را در دهه ۲۰ شمسی نقل میکند. ۹_ پستچی: این داستان دربارهٔ وضعیت نابهسامان یک پستچیِ بیچاره است. ۱۰_ معرکه: معرکهگیری دو شخصیت دعانویس و مارگیر در این داستان آمده است و اتفاق چشمگیر و تحولی ندارد. ۱۱_ ای لامسسبا: در اینجا راوی یک واعظ را نقد میکند. ۱۲_ دو مُرده: داستان کوتاهی که به مقایسهٔ وضعیت دو مُردهٔ فقیر و ثروتمند میپردازد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.