یادداشت محمدحسین صرفی پور

                از دیرباز استاد محمد رضا رنجبر را می شناسم.
انسانی که به معنای واقعی کلمه ، روحش در غایتِ لطف و لطافت است.
او مثنوی نمی خواند ؛ مثنوی را جرعه جرعه می نوشد.
این مجموعه کتاب را سال گذشته برای یکی از دوستان دانشگاهی ام تهیه کردم و در راه رساندن به او موفق به خواندنش شدم.
شکر است ، شهد است و آنقدر «پرمغز» که حسرت خوردم از اینکه «چرا بیشتر نبود؟ چرا همه قرآن نبود؟»
از دیگر حسرت هایم عدم نشر همه آثار استاد است ؛ شرح مثنوی ، شرح حافظ ، شرح نهج البلاغه ، شرح جامعه کبیره ، شرحی بر سیره نبوی و ... .
کی شود که این حسرت ها به کام دل تبدیل شوند؟
خواندنش را به همگان توصیه میکنم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.