یادداشت -اخگر
1404/6/16
کتاب "آخر هفتهی دخترانه" رو تموم کردم. خب نقد زیادی بهش دارم. اون جناییای که باید نبود. معماهاش خیلی کم بود. بر یک خط، داستان پیش میرفت. یعنی فقط یه هدف داشت. اونشکلی که تو خلاصه گفته بود هر کدوم یه رازی در گذشتشون دارن نبود واقعا من دنبال یه راز دهشتناک بودم ولی خب اصلا راز خاصی نداشتن و سوپرایزم نکرد. اولش پلات توییستش رو حدس زده بودم ولی خب چون تعداد شخصیتها زیاد بود برای هر کدوم حدس زدم که چرا میتونن گناهکار باشن. خیلی روند کندی داشت. نویسنده میتونست توی ۲۰۰ صفحه کتاب رو جمع کنه. به قول گوینده، توصیفات خیلی زیادی داشت الکی خیلی چیزا رو توصیح میداد. حتی گوینده گفت بعضی جاهاش رو نخوندم مثلا وسط مکالمه یهو جنگل رو توصیف میکرد. توقع داشتم یکم هیجانیتر باشه. شخصیتهای خیلی رو اعصابی داشت برام. اصلا نمیتونستم با هیچکدوم ارتباط بگیرم. شخصیتها پر از نقص بودن. شخصیت اصلی که همش جلوی مردها وا میداد (دوتا مرد توی عمارت بودن). حسادت زیاد از حدش خیلی رو مخم بود. و بقیهی شخصیتها هم همینطور. منفورترین شخصیت برام سدی بود همش میخواست همهرو تحت کنترل خودش در بیاره. از اولش معلوم بود چه بلایی سر شخصیت گمشده افتاده نیاز به حدس و گمان نداشت. فضاسازیش ولی خوب بود میتونستم تصور کنم. ولی این کلیشهی بعضی از کتابای جنایی رو نداشت که توی عمارتی گیر کردن و آنتن و گوشی ندارن و ...؛ شاید برای اولین جنایی مناسب باشه که اونم پیشنهاد نمیکنم چون ممکنه خستهکننده باشه. ولی خب از اینکه خوندمش پشیمون نیستم. با این ایرادات هم لذت بردم از خوندنش.🌟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.