یادداشت فاطمه اصغرزاده

کاندید
        چند ماه پیش کتاب رو به صورت صوتی با صدای اقای ارمان سلطان زاده گوش دادم.. اون موقع بیشتر به خاطر خوانش کتاب ادامه دادم و میتونم بگم با خود کتاب چندان ارتباط نمیگرفتم.. صحنه های فوق خشن افراطی یا وحشی گری های گونه انسانی که به شکل فوق وحشیانه ترسیم شده بود در کتاب شاید باعث شده بود که این فکر رو داشته باشم راجبش.. یا اینکه شاید فکر میکردم فلسفه ای که در عمق داستان هست به زمان خود ولتر بیشتر مربوط باشه یا اینکه شاید خود من مفهومی که ولتر میخواست برسونه رو اونطور که خودش میخواسته در زمان خوندن کتاب متوجه نشدم.‌.
گذشت و گذشت تا اینکه متوجه شدم تاثیر این کتاب روی ذهن من از چیزی که فکر میکردم بیشتر و بیشتر بوده و متوجه شدم طی این چند ماهی که از خواندن کتاب میگذره ذهن من گاهی در شرایط مختلف صحنه هایی از کتاب یا کلیاتی از کتاب رو به خاطر میاره و مرور میکنه.‌. به خصوص پایان بندی کتاب و قسمت کار در زمین.. به خصوص جلسه ای که با پادشاهانی که پادشاه نشدند بود.. به خصوص سرزمینی که همه جا پر از طلا بود و همه مردم خانه هاشان پر از طلا و جواهرات بود.. به خصوص صحنه هایی که حاوی قتل و شکنجه ها و تجاوز ها بود.‌. مثل اینکه بیشتر قسمت های کتاب در ذهنم حک شده در حالی که انتظار داشتم کل داستانش رو به فراموشی بسپارم..
قبلا فکر میکردم این کتاب صرفا برای افرادی مناسب هست که سیر فلسفه در گذشته رو مطالعه میفرمایند یا سیر خاصی در مطالعه دارند ولی الان خوندنش رو به همه پیشنهاد میکنم به جز افرادی که با صحنه های فوق خشن اوکی نیستند. ولی باز هم میگم ممکنه تفکر و فلسفه ای که در کتاب بهش پرداخته شده برای همه جذبه نداشته باشه..
      
556

31

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.