یادداشت مژده ظهرابی دهدزی

        جانکاه و طاقت‌فرسا...
شرح سرگذشت و محتوای کتاب رو نمیگم، حال خودمو میگم تا این کتابو تموم کردم.
کتاب بدی نیستا، ولی نمیدونم عیب از کجا بود که اینقد برام طاقت‌فرسا بود خوندنش، ولی بالاخره تموم شد.💪🏻
شخصیت اصلی رو از قبل نمی‌شناختم و درباره گروه دستمال‌سرخ‌ها چیز خاصی نمیدونستم و تازه آشنا شدم باهاشون.
از اواسط کتاب یه احساسی بهم میگفت یکم اغراق توی بیان وجود داره، اولاش هم عذاب وجدان گرفتم بابت این فکر، ولی خب هرچی پیش رفتم مطمئن‌تر شدم که یکم اغراق توی روایت کردن هست که خیلی زیاد جنبه‌های مثبت رو داره بیان میکنه، نمیشه گفت اونقد شدیده که آزاردهنده باشه، ولی خب به چشم میاد.
نثر کتاب خیلی خیلی خیلی عادی و معمولی بود، یعنی بیش از حد معمولی، البته خب چون زندگی‌نامه‌ست، شاید ایجاب میکرد، ولی توی بقیه سرگذشتایی که خوندم اینقد نثر به چشمم معمولی نمیومد، نمیدونم چرا.
یه ویژگی جذابی که داشت، این بود که پرش‌های تاریخی‌ای که بین روایت‌ها داشت، خیلی جالب ترسیم شده بود، یعنی روایت فعلی با هرچی تموم می‌شد، روایت بعدی رو طوری انتخاب کرده بودن که اون موضوع توش باشه و با همون شروع می‌شد، حالا شاید نتونید درست متوجه منظورم بشید، مثال میزنم، مثلاً یه روایت در زمان حال تهش میرسید به موتوسواری، این تموم می‌شد روایت بعدی که مال سالها قبل بود، چیزی بود که درباره موتوسواری بود و با اون شروع می‌شد، این اشتراکا و سلیقه‌ای که نویسنده توی چیدنشون به خرج داده بود رو پسندیدم.
درباره زندان‌های انگلیس و به طور کلی زندانیان سیاسی خارج از کشور یه چیزایی شنیده بودم ولی کتابی تا حالا مطالعه نکرده بودم، چیزی که بر ایشون گذشت جالب توجه بود برام.
توصیه میشه.
      
25

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.