یادداشت محدثه محمدزاد
1401/7/24
هو الجبار. هو القهار. ۱. همزمان دو روایت را پیش میبرد. نقطهی قوت جدی کتاب همین است بهنظرم. اوایلش میگفتم: زبان دو روایت یکیست و جداییشان چندان به چشم نمیخورد و در حد ظاهری/اعتباری میماند. اما رفتهرفته این تفاوت بیشتر شد؛ بهگونهای که بتوان بین دو روایت، تفاوت مشهود دید! گمانم نویسنده عمدا این کار را کردهاست. ۲. کارکرد آموزشی و لحن آموزگارمآبانهی نویسنده، سایه انداختهاست! هر چند سعی در پنهانکردنش دارد.. شاید نقطهی ضعف جدی کتاب این باشد. ۳. برخی از خلاقیتهای نویسنده را بسیار دوست داشتم و دارم: صفحههای سفید داستان پرویز. شگفتیهای اعداد و ریاضی.. نوار موبیوس! عقبکیگفتن واژهها! ماوخیمن بهجای نمیخوام:) عنصر جادویی غول کنسرو. دستکاری کردن دستور زبان جملهها. ۴. شخصیتها در روایت اصلی...احتمال میدهم کلیشهای باشند. بیشتر جذابیت حاصل کنشها و رخدادها است تا خود شخصیتها؛ اگرچه در همین دو، شخصیتپردازی پیش میرود. و البته در کنسرو غول با دگرگونی شخصیت اصلی و مادرش، همراه میشویم. شخصیتپردازی در روایت دوم (داستان پرویز) ضعیف است؛ ضعیف! بهنظرم. ۵. کمی طول کشيد تا جذبش بشوم؛ بیشتر بهخاطر زبان اتابک کرمی (شخصیت اصلی) اما ارزشش را داشت. شکر.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.