یادداشت حــدیث کریمی
1402/2/28
در آن زمان که ایران چند تکه شده بود و بر هر شهر و روستایی حاکم و حاکمک هایی حکومت میکردند، بیگانگان در پی تسلط بر خلیج فارس مان بودند... و نادان آدمهایی ک سنگ بیگانه به سینه میزدند و نوکری و دست بوسی بیگانهمیکردند... در این میان میرمهنایی متولد میشود ک بیگانگان و بیگانه پرستان را از صفحه جنوب پاک میکند... میرمهنایی ک حالا حتی بعد از ۲۰۰ سال هلندیها و انگلیسیها در تلاشند نامش را از همه جا پاک کنند... میرمهنای دلاورمان را در کتابهای تاریخیشان وحشی و یاغی مینامند.... اما واقعیت میرمهنا اینجاست در همین کتاب^^ پ.ن: این کتاب بینهایت زیبا و پر کشش روایت شده، حتی مقدمه این کتاب پر از حس خوبه، بدون شک از بهترینهای ادبیات ایران پ.ن۲: متاسفانه باید بگم که این کتاب به دلیل فوت نادر ابراهیمی عزیز ناتمام مانده، بنابراین ما از عاقبت میرمهنا بیخبریم(از این بابت تا اخر عمر حسرت میخورم!) هرچند ک گوگل اشاره یک خطی به نحوه شهادتش داشته ولی اینقدرها واضح نیست!
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.