یادداشت یاس
1402/5/5
واژههایی در اعماق آبی دریا اثر کت کرولی نامه بین صفحات ۳۱۲ و ۳۱۳ قرار داده شده. ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ هنری، ریچل، کال، جرجی و همه اهالی کتابفروشی "هاولینگ بوکس" عزیز تقریبا سهشب است که از آشنایی من با شما میگذرد ولی احساس میکنم که سالهاست با شما آشنا هستم. وقتی که ریچل در حال فهرستبندی کتابها بود؛ من از قفسههای لتر لایبرری، با کمک هنری کتابی را انتخاب میکنم و همینطور که به سمت باغچه مطالعه میروم از قهوهای که از مغازه فردریک گرفتم، مزه میکنم. راستی کال، واقعا در مورد میمونهای دریایی که به جرجی داده بودی کنجکاو شدم پس در اینترنت در موردشان کمی خواندم. ولی واقعا هر چه نگاه کردم دلیل این نامگذاری را متوجه نشدم. هیچ شبیه میمونی که میشناسم نیستند. اگر کمی بیشتر برایم توضیح دهی خوشحال میشوم. ریچل عزیز باید بگویم بر عکس تو من کاملا به روح اعتقاد دارم و البته معتقدم همه ما روحهایی هستیم که زمینگیر شدهایم. و البته با نظرت هم رای هستم که ما همان کتابهایی هستیم که خواندهایم و چیزهایی که دوستشان داریم. روح همه ما در چیزهاییست که از خود بهجا میگذاریم. تجربه مرگ یکی از عزیزانت میتواند یکی از سختترین مراحل زندگی باشد. من خوشبختانه تجربه مشابهی را نداشتم ولی به قول هنری دیر یا زود همه ما باهاش مواجه خواهیم شد. آخرین باری که هنری، کال را دیده بود یک روز کاملا معمولی با اتفاقهای کاملا معمولی بود. نه قارقار کلاغی نه هوهو جغدی و نه حتی بارش شهاب سنگی خبر نمیدادن که امروز قرار است آخرین دیدارتان باشد. آنها در مورد کتاب جدید کال صحبت کردد به نام "گزارشی از دریای کورتز" اثر جان اشتاینبک. اکنون که در حال نوشتن این نامه هستم، این فکر از سرم میگذرد که اگر هنری آن روز میدانست آخرین باریست که کال را میبیند، چه حرفهایی با هم میزدند؟ و نمیدانم این خوب است یا بد که هیچوقت از آخرینبارها، باخبر نمیشویم. هنری باید بگویم بهعنوان عضوی از کتابخونه لتر لایبرری، از تصمیم تو در مورد فروش کتابفروشی عصبانی هستم. و امیدوارم در آیندهای نزدیک تو را در کتابفروشی دست دوم جدید خودت ملاقات کنم. و همه اهالی کتابِ "واژههایی در اعماق آبی دریا" شما برای همیشه در گوشهای از قلب من جا خواهید داشت. یاس
(0/1000)
یاس
1403/4/15
0