یادداشت علیرضا فراهانی
1404/1/16
اینگونه مینویسم کتابی که خوانده شد عنوان جذابی داشت و از عنوان می توانستیم محتوای آن را پیشبینی کنیم. شکستن کلیشه های دسته بندی جریانات حوزوی و طرح و نقد کوتاه آنها برای آشنایی مخاطب جالب توجه هست اما نقد آنها حجم کمتری از کتاب را شامل میشود و بعد از آن دستهبندی دلخواهی که نویسنده درصدد توضیح آن است نمودار می شود. بزرگترین نقدی که از طرف من وارد بود این که به خوبی از پس شمارش اختلافات عمیق نظری و عملی برنیامده بود و یا به عمد یا به دلیل رعایت کردن چارچوب های ارشاد و حوزه و اساتید حوزه وارد موضوعات اساسی اختلافی نشده بود. وقتی اختلاف فکری و نقدهای وارده به درستی و واضح نوشته نشود به نافهمی متن اضافه خواهد شد و بعضا این رو من احساس می کردم. پس از مرور نسبتاً مفصل تقسیمبندیهای پیشین و ناکافی دانستن آنها، طباطباییفر از نظریه «تفسیر و بحران» توماس اسپریگنز برای تقسیمبندی بهره میگیرد. خلاصۀ این نظریه بر محوریت تشخیص بحران و نحوه پاسخ به آن استوار است. به این معنی که جریانهای فکری مختلف در حوزه علمیه در تشخیص بحران و پاسخ به آن است است که راهشان از هم جدا میشود. این جدایی راه در تشخیص بحران از حیث روشی در طیفی از نصگرایی تا عقلگرایی تعریف میشود. نویسنده به دنبال این مقدمات نظری به سراغ معرفی و تحلیل جریانها بر اساس تقسیمبندی خود میرود. تقسیمبندی کلی بر اساس سه جریان اجتهادی، نصگرا و جریان عقلمحور است. در ذیل این عناوین کلی، جریان اجتهادی به دو سنخ مکتب اجتهاد سنتی/ مکتب اجتهاد پویا، جریان نصگرا به نسل اول مکتب تفکیک/ نسل دوم مکتب تفکیک (نوتفکیکیها) / تجددستیزان / اسلام ولایتیها یا تبرایی / جریان بازگشت به قرآن و جریان عقلمحور نیز به دو دسته کلی جریان عقلانیت کلامی با دو خرده جریان تکلیفگرایی فلسفی/ جریان فرهنگستان و جریان عقلانیت فلسفی با دو خرده جریان نواندیشی حوزوی و نواندیشی دینی تقسیمبندی میشود. در انتها طباطباییفر در نتیجهگیری پایانی کتاب تصریح میکند که دستهبندیها و جریانشناسیهای کتاب به گونهای است که لزوما همه طلاب قم در آنها جای نمیگیرند. کسانی هستند که بیرون از این چارچوبها و صرفاً در ذیل گفتمان اجتهاد قرار دارند. البته جریان اخلاقگرایانی هم هستند که دغدغهشان تهذیب و رشد فضایل اخلاقی است و تا حدودی به جریان نصگرایی و اجتهاد نزدیکند. اما چون کارهایشان فردی، متنوع و بدون دال مرکزی است که معمولا میل به خفا و خلوت هم دارند نمیتوان از آنها با عنوان یک جریان مستقل یاد کرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.