یادداشت یاسین خسروی

یاسین خسروی

یاسین خسروی

10 ساعت پیش

        جهان ازآن ابلهان است و بس!
مهربانان تا ابد زجر خواند کشید اما کجاست آن موعظه‌گری که یادآور شود، پاداش حماقت مهربانی زیباتری از شادی‌است،
ابله ما چیزی بدست نمی‌آورد جز مهربانی مهر بخش‌تر از خود، آرامش غایت خوشبختی‌است نه شادی! 
کتاب زیباست همانند دلی که حتی یک دوست خیالی را ترک نمی‌گوید!
متنی ثقیل ندارد، به سبکی  دل ساده (ژه)، پسرک این داستان است.
از کودکی‌ای پر ماجرا آغاز  می‌شود و با  ساخت خانه‌ای چوبی از جنس پدر بودن در میان غنچه‌های غم بینوایانی به پایان می‌رسد. بوبن در این کتاب همانند دوستی غم‌خوار سخن گفته که انگار در کنار ژه نشسته است و نصیحتش می‌کند، هیچ‌جا نمیبینیم که ژه را نکوهش کند.
بعد از خواندن این داستان این سوال را از خود پرسیدم که چرا نمی‌توانم دست از حسادت به ژه بردارم؟
چرا ژه هیچوشت اشک نریخت و خندید؟
چرا باید حسادت این پسرک سبک‌سر را در سر داشته باشم؟
آیا می‌خوام ژه باشم؟
آیا لیاقتش را دارم؟ معلوم است که  خیر!
تنها حسادت به یک شخص در دلم ماند و داستان به پایان رسید، پایان داستان حق ژه است، شاهانامه اینبار خوش است اما کجا رفت تنها محافظ ژه؟
لبخند زد و نگریست و از شور و شادی گریست!
و حسادت من به یک قلب مهربان تا ابد باقی خواهد ماند!
حسادت به ژه!
      
6

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.