یادداشت ملیکا خوش‌نژاد

آمستردام
        چیزی که از این کتاب با من می‌ماند نه مواجهه با مرگ عزیزان است، نه اتانازی یا معضل‌های اخلاقی پیچیده‌ای که ورنان و کلایو با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کردند، بلکه توجهی است که نویسنده به ساختار موسیقیایی روایت کرده است. انگار داستان موازی با روندِ ساختِ سمفونی‌ کلایو پیش می‌رود. اول روایت شسته‌رفته و تر و تمیزتر است، اما رفته رفته همه‌چیز درهم‌می‌‌آمیزد و در پایان حتی خیلی چیزها مشوش و درهم‌برهم است درست مثل سمفونی کلایو که هر چه به زمان تحویلش نزدیک‌تر می‌شد آشفته‌تر و از‌هم‌گسیخته‌تر می‌شد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.