یادداشت آیه غلامی

        قلم عجیبی بود، شاید کشف و شهود خیلی از ما با شرایط نسبتا مشابهی را شامل میشد! کتاب عجیبی که باید میفهمیدم که پازلهایش چطور بهم وصل میشود، باید بی توقف بخوانی تا بدانی شخصیتهای داستان، که مارا وارد اتاق فکرشان کردند چه سرانجامی دارند، بیشتر درگیری های فکری و ذهنی شخصیت اصلی داستان، قابل درک و لمس بود! گاهی اواسط داستان بخشهایی بود که از خواندن خسته ات میکرد اما متوقف نه.
      
1

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.