یادداشت بهارفلاح
1403/4/5
تراژدی الکترا به قلم اوریپید دومین نمایش نامه ای که از اوریپید خواندم.جذاب و دوست داشتنی نمایش نامه ای پرمغز وفوق العاده که به مسئله انتقام فرزندان می پردازد.یعنی پیرنگ اصلی نمایش نامه قتل وانتقام خانوادکی است. درالکترا نوشته اوریپید که نام شخصیت اصلی زن هم می باشد به دوران پس از کشته شدن آگاممنون به دست معشوق همسرش وآوارگی پسرش اورستوس وازدواج الکترا با دهقانی فقیر می پردازد.شخصیت جذاب نمایش نامه برایم مرد دهقان بود که گرچه از ثروت بی بهره بود ولی مردی شریف بود. اوریپید بازشناسی خواهر وبرادر را به تاخیر می اندازد واین جذابیت نمایش نامه را دوچندان می کند. درپایان عذاب روانی فرزندان در پی انتقام به زیبایی بیان میشود ودر حقیقت خانواده زیربار این انتقام از هم میپاشد. کتاب را از نشربیدگل ترجمه آقای شهبازی خواندم که ترجمه خوب وروانی بود جملاتی خاص از کتاب: به خود بالیدی که چون مال بسیار داری کسی هستی. اما دارایی اندکی در کنارت میماند. توانگری نه، نیکنامی است که میپاید. زیرا نام نیک هماره ماندگار است و پلیدی را میراند. توانگری نارواست و با بدکرداران میماند. چون گُلی اندک زمانی شکوفاست و سپس برباد میرود.
(0/1000)
علی قاسمی 🇵🇸
1403/4/11
0