یادداشت Sheida Hanafi
2 روز پیش
«مرگ خانم وستاوی» (The Death of Mrs. Westaway) یکی از تیرهترین، پیچیدهترین و تحسینشدهترین آثار روث وره که با ترکیبی از گاتیک مدرن، راز خانوادگی و بازی با حقیقت و دروغ، شما رو تا صفحه آخر به بند میکشه. شروع داستان: هال وستاوی (Harriet Westaway) دختری تنها و گرفتار در بدهیهای سنگین مالیست که در یک غرفهی تاروتخوانی در ساحل برای توریستها کارت میکشه. یک روز، نامهای دریافت میکنه: خانم وستاوی مرده و شما در فهرست وارثانش هستید. ولی هال مطمئنه اشتباهی رخ داده. چون میدونه اون خانم اصلاً هیچ نسبتی باهاش نداشته... یا حداقل فکر میکرده نمیداشته. اینجاست که تصمیم میگیره بازی رو شروع کنه. نقش وارث گمشده رو بازی کنه. دروغ بگه، ولی با احتیاط. اما چیزی که قرار بود یه دروغ بیضرر برای نجات زندگیاش باشه، تبدیل میشه به دریچهای به سمت خانوادهای رازآلود، گذشتهای پنهان، و خانهای که انگار خودش زنده است. موشکافی نقاط قوت داستان: ۱. الهامگیری از سبک گاتیک: خانهی قدیمی و نمور، پر از خاطرات خفهکننده خدمتکاران مرموز، اتاقهایی که قفل میشن، صداهایی از طبقه بالا حس محاصره، انزوا، و یک سایه دائمی از خطر ۲. بازی ذهنی با خواننده: ماجرا پر از اطلاعات نصفهنیمه و سرنخهاییست که گاهی به بنبست میرسند و گاهی حقیقتی بزرگتر را روشن میکنند. هال راویای است که خودش هم از گذشتهاش مطمئن نیست، و ما با او کشف میکنیم که شاید آنچه نمیدانست، میتوانست نابودش کند. ۳. تمهای اصلی: هویت و خانواده: آیا آنچه خانواده مینامیم، از خون میآید یا از انتخاب؟ دروغ برای بقا: چقدر حاضری حقیقت را قربانی کنی تا زنده بمانی؟ زنانگی در برابر ساختارهای بسته: زنانی که در سایهی مردسالاری و سکوت مجبور به انتخابهایی شدهاند که نسلها بعد را ویران کرده. ۴. پایان شوکهکننده: وقتی فکر میکنی همهچیز را فهمیدهای، ور ناگهان ورق برمیگردد. و حقیقت اصلی... از همه ترسناکتر است. جمعبندی: «مرگ خانم وستاوی» مثل یه قلعهی متروکهست: تو میری دنبال ارث، ولی چیزی که پیدا میکنی، گذشتهایه که هنوز تموم نشده. این رمان برای کساییـه که عاشق داستانهایی مثل آثار دایان ستترفیلد، شیرلی جکسون یا دافنه دوموریه هستن. یه بازی موش و گربه با سایهها، خاطرهها و خون...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.