یادداشت سحر
3 روز پیش
«جین ایر» شخصیتی عجیب. هیچ شباهتی توی تجربههامون نداریم اما بیش از هر شخصیتِ کتابی باهاش همزادپنداری میکنم، با ناراحتیش قلبم به درد میاد و از شادیش لبخند روی لبام مینشینه. اینجاست که باید قدرت و قلم نویسنده رو تحسین کرد.
اوایل که کتاب رو میخوندم حس کردم قراره مشابه «ابیگیل» باشه اما خوشبختانه نویسنده در سریعترین حالتی که ممکن بود از بخش مدرسهی لووود عبور کرد.
خوشحالم و غبطه میخورم به جین برای اینکه تونست خودش رو توی اون فضا رشد بده، دوستانِ خوبی مثل خانوم تمپل و هلن برنز پیدا کنه و مهارتهایی رو یاد بگیره که توی زندگی بیش از هر چیز بکارش میاد.
راچستر رو درک نمیکنم، اگه از این بچه خوشت نمیاد خب بازیش نده مرد🗿
بریم برای جلد دوم و اینکه
امیدوارم پایانِ داستانِ زندگیِ جین ایر تلخ نباشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.
