یادداشت صالحه یارمحمدی

        کوبا و آمریکای لاتین همیشه برای من جذاب بنظر میومده. البته از دور، از نزدیک شاید نظرم متفاوت باشه 
پیش فرض ذهنی من از کشورهای این منطقه یه سبد قر و قاطی از چیزای مختلفه : بازی‌های والیبال و فوتبال درخشان این کشورها تا موسیقی‌های زنده و پرروح اسپانیایی، بچه‌های نوجوونی که تو فیلما با رکابی و شلوارک تیم‌های معروف فوتبال در حال بازی تو کوچه‌های تنگ و قدیمی و جذاب هستن و مافیای مواد مخدر. که این تصاویر هم به لطف سریال‌ها و موزیک‌ویدئوهای لاتین شکل گرفته
و وجه مشترک همه این تصاویر ذهنی، پویایی و گرماست! انگار مردم آمریکای لاتین برخلاف غالب کشورهای غرب، اونقدرا هم سردمزاج و ماشینیزه نیستن... 
نهایتا این فکرا و کنجکاوی بیشتر فهمیدن از آمریکای لاتین، و عشق به خوندن سفرنامه‌ها، آدم رو ترغیب میکنه تا سباستین رو بخونه. 
کتابی که شاید 40 درصد سفرنامه باشه و 60 درصد خاطرات معاشرت و سفر آقای ضابطیان. 
شاید در نگاه اول اینطور بنظر بیاد که شاید سفرنامه خوبی نیست اگر خیلی جزئیات و خاطرات از اتفاقات و اشخاص داره. ولی وقتی به کوبا و اون چیزی که هست فکر میکنم، می‌بینم کوبا بخاطر مردم و فرهنگ و روحشه که کوباست. کوبای توصیف‌شده در مزارع نیشکر و زبان اسپانیایی و اینترنت نداشته‌اش، کوبای واقعی نیست. مثل صبحانه‌ای که بدون چایی و نون داغ صبحانه نیست. چایی و نون داغ روح صبحانه ست! 
به هر حال برای من خوندنش تجربه شیرینی بود و سرگرم‌کننده. اما اگر به قصد شناخت بیش‌تر بخوام بخونم حتما سری به سیاست در کوبا هم خواهم زد. راستی! اون پیش فرض ذهنیم هم چندان غلط نبوده گویا... کوبا هم زنده و پرشور و گرمه و بقولی پر از وایب سرزندگی :) 


      
205

23

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.