یادداشت محمدرضا مهدیزاده

        به‌ نام خدا
در ذهن تولستوی چه می‌گذشت؟

⚫️اعتراف من، اولین کتابی بود که از تولستوی خواندم. تصمیم داشتم که از تولستوی یک کتاب بخوانم و با او یک آشنایت نسبی بدست بیاورم. می‌دانستم که نمی‌توانم از کتاب صلح و جنگ او شروع کنم، چونکه صفحات زیادی داشت، و همچنین امتحان‌های پایان‌ترم هم نزدیک بودند. رفتم کتابخانه شهرمان و به‌دنبال یک کتاب کوتاه از تولستوی بودم. با امانت گرفتن کتاب آدم‌خواران به آنجا رفتم، اما آنجا موجود نبود. در قفسه‌ها گشتم و این کتاب توجه من را جلب کرد. چه بهتر که اولین کتابم از تولستوی، کتابی باشد که او اعتراف کرده است! دقیق و کامل نمی‌دانستم که او به چه‌چیزی اعتراف کرده است، و اصلا چرا اعتراف کرده است؟ ما چند نفر نویسنده داریم که کتابی نگارش کند و در آن اعتراف‌های خودش را بنویسد. بیشتر نویسنده‌ها داستان و رمان می‌نویسند. اما تولستوی کتابی نوشته است به عنوان اعتراف من. خب حتما او سوالات عمیقی در ذهن خود داشته و یا باوری داشته و یا هدفی داشته که الان یا به آن نرسیده است و یا اینکه فکر می‌کند که آنها همه اشتباه بوده است! سوالات زیادی برای من طرح شد در باب این کتاب، و همانجا تصمیم گرفتم که این‌ کتاب‌ را امانت بگیرم و بخوانم.

⚪️انسان‌ها، وقتی که تنها می‌شوند و یک خلوتی برای خود پیدا می‌کنند، [این خلوت به این معنی نیست که آنها حتما از جمع دور باشند و در اتاق خود را زندانی کنند! نه، بلکه منظورم این است که ذهنشان خالی از اتفاقات ساده و کم اهمیت بشود] با خود سوالات زیادی طرح می‌کنند. و در ذهن خود به دنبال سوالات خود می‌رود، و یا اینکه همان موقع به سوالات خود در ذهن خود پاسخ می‌دهند، یعنی خود را قانع می‌کنند. یا اینکه نه، بیشتر عمیق می‌شوند و با افراد مختلفی در باب سوالات خود صحبت می‌کنند. و یا اینکه اصلا این سوالات اینقدر در ذهن او عمیق می‌شود که حتی روزها، هفته‌ها و ماه‌ها ذهن خود را درگیر می‌کند. چه سوالاتی با خود طرح می‌کنند؟ مثلا این‌که، من اینقدر در زندگی درس می‌خوانم که چی بشه؟ یا اینکه من پول در بیاورم که چی بشه؟ یا اینکه چرا اصلا بدنیا آمدم؟ یا اینکه اگر من بمیرم، زندگی من هم تمام میشه؟ یا اینکه من چقدر می‌توانم زندگی‌ام تغییر دهم؟ درصورتی که سرنوشت من را خدا تعیین کرده است. و صدها سوال دیگه که ذهن او را به خود درگیر می‌کند. و او سعی می‌کند به پاسخ سوالات خود برسد. در اینجا باید به این توجه داشته باشیم، که منظور من از انسان، همه‌ی انسان‌هاست، نه فقط فیلسوفان یا اندیشمندان که به‌صورت عمیق به آن سوالات فکر می‌کنند و به دنبال پاسخ خود، پژوهش می‌کنند. بلکه منطور من از انسان همانطور که گفتم، همه‌ی انسان‌هاست. همه‌ی انسان‌ها چه در کشور ما و چه در غیر کشور ما. چه هم عقیده ما و چه غیر هم‌عقیده ما. همه انسان‌ها در طول زندگی خود با این سوالات در ذهن خود دسته و پنجه نرم می‌کنند.

⚫️کتاب اعتراف من به دو قسمت تقسیم شده است. قسمت اول یادداشت‌های مارکسیم گورکی است و قسمت دوم هم اعتراف‌های تولستوی است. گورکی یکی از نویسنده‌های روس، ارتباط زیادی با تولستوی و چخوف داشته است. و یادداشت‌های از تولستوی نوشته، که او در کنار تولستوی بوده است. نگاهی که گورکی به تولستوی داشته است و همچنین فکرها و نگاه‌هایی که تولستوی داشته است، و همچنین زندگی که تولستوی داشته است، گورکی نوشته است. و خواننده در این کتاب در بخش اول با این بخش تولستوی آشنا می‌شود. البته باید توجه داشت که همانطور گفتم، گورکی، تولستوی را از پنجره دید خود به او نگاه می‌کند، و نمی‌توان شخصیت تولستوی را کامل و دقیق از یادداشت‌های گورکی فهم کرد. 
بخشی از نوشته‌های گورکی درمورد تولستوی:
📑"گاهی به نظر می‌رسد که از دنیایی دیگر پا به این جهان نهاده است. دنیایی در دور دست‌ها که در آن مردم به‌گونه‌ی دیگری می‌اندیشند، رفتاری دیگر با هم دارند و حتی حرکت‌های آنان با ما تفاوت دارد و به زبان دیگری سخن می‌گویند. گوشه‌ای نشسته است، خسته و رنگ پریده، گویی گردی از خاک کره‌ای دیگر بر سروصورتش پاشیده‌اند. نشسته است و با چشمانی بیگانه و گنگ همه را با دقت می‌نگرد."
📑"به مرگ می‌گوید (من از تو نمی‌ترسم. تو را دوست دارم. منتظرت هستم.) ولی در همان حال با چشمان نافذش مرگ را ورانداز می‌کند و دنباله‌ی حرفش را می‌گیرد (ببینم تو چطوری؟ فراسوی تو چیست؟ مرا به کلی محو خواهی کرد یا این‌که چیزی از من باقی خواهی گذاشت که به زندگی ادامه دهد؟"

⚪️اما قسمت دوم، همان‌طور که هم در عنوان کتاب نوشته شده است، اعتراف من است. تولستوی اینجا به گذشته خود می‌رود. و نگاهی به گذشته و چرایی زندگی خود می‌پردازد. چرا چیزهایی را انتخاب کرده است، او به دنبال پاسخ سوالات خود است. تولستوی در ادامه به یک پوچی عمیقی در زندگی می‌رسد که حتی می‌خواسته است خودکشی کند! او به دنبال پوچی خود است. چرا اصلا به این نتیجه رسیده، در کتاب نوشته است. او با علم‌های موجود، هرچه به دنبال این پوچی می‌رود و می‌خواهد از این طریق به جواب سوالات خود در مورد پوچی برسد، اما نتیجه می‌گیرد که نه‌تنها علم‌ نمی‌تواند او را از این پوچی در بیاورد، بلکه به این پوچی صحه می‌گذارد. اما او باز به دنبال جواب سوالات خود می‌رود، و در نهایت هم می‌تواند جواب سوال خود برسد. [در این یادداشت نمی‌گویم تا اینکه اسپویل نشود] اما این تمام ماجرای او نیست، باز او سوالات جدیدی برایش پدید می‌آید. و او سعی می‌کند که به آن سوالات پاسخ دهد.
چند نمونه متن از قسمت اعتراف من:
📑"نمی‌دانستم در پی چی هستم. از زندگی می‌هراسیدم، از یک سو از آن می‌گریختم و از سویی دیگر به دنبال هدفی آن را می‌کاویدم."
📑"از این رو من می‌توانم باز هم با این پرسش‌ها به بحث فلسفی بپردازم، اما می‌دانم ‌که پاسخی برای آن‌ها نمی‌یابم، زیرا پاسخی که فیلسوفان می‌دهند، اصلا ارتباطی با پرسش من ندارد. برعکس، تمامی فعالیت عقلانی که موضوع فلسفه است، در نهایت به همین پرسش منتهی می‌شود و نه تنها پاسخی ارائه نمی‌دهند، بلکه در نهایت همان پرسش‌های مرا به گونه‌ای پیچیده‌تر تکرار می‌کنند‌."
📑"به آن توده‌ی عظیم، ناآگاه و نه چندان ثروتمند مردم که زندگی می‌کردند، ساده‌تر نگریستم و امری کاملا متفاوت را دریافتم و دیدم که میلیاردها انسان بر کره‌ی زمین زندگی کرده‌اند و هنوز هم به زندگی خود ادامه می‌دهند، دیدم که همگی نظری واحد دارند. دشوار بود بپذیریم که آنان این پرسش را درنیافته‌اند، زیرا می‌دیدم که همین پرسش‌ را مطرح می‌سازند و با روشنی شگفت‌انگیزی به آن پاسخ می‌دهند."

✅️در نهایت کتاب، یک کتاب فلسفی است. سوالات عمیقی در آن طرح شده است که هر‌کدام از انسان‌ها به هر طریقی با آن سوالات مواجه شده‌اند، یا گذشتند یا رفته‌اند به دنبال پاسخ. تولستوی در قالب اعتراف، بخشی از زندگی خود و چرایی نویسندگی می‌پردازد، و سوالاتی را مطرح می‌کند و به دنبال پاسخ آن سوالات می‌پردازد. این کتاب، می‌تواند برای علاقه‌مندان به تولستوی یک کتاب فوق‌العاده باشد، چونکه تولستوی را به‌شکل دیگه‌ای می‌شناسد، و همچنین با افکار و عقاید تولستوی آشنا می‌شود.

💭⁉️شما چه آثاری از لئو تولستوی خوانده‌اید؟ و کدام اثر تولستوی برای شما موردپسند بود؟ به‌نظر شما، کتاب بعدی که می‌خواهم از تولستوی بخوانم، چه کتابی از او باشد؟
اگر این کتاب را خوانده‌اید، آیا شما هم با تولستوی همراه شدید؟ و سوالاتی که طرح می‌کرد، سوالات شما هم بود؟

پایان...
      
19

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.