یادداشت Ms.nobody ؛)(=
6 ساعت پیش
یک روز صبح، ویلیام از خواب بیدار شد و دید درخت پشت پنجرهاش تبدیل به یک جغد بزرگ شده... روز به روز، درختها شکلهای عجیبتر و زیباتری به خودشون گرفتن و کمکم شهر دلگیر ویلیام پر از رنگ و زندگی شد. اما چه کسی پشت این تغییر بود؟ شبها، وقتی همه خواب بودن، یک باغبان ناشناس به درختها جان میداد... و بعد، درست مثل یک رویا، ناپدید شد. ولی چیزی برای ویلیام باقی گذاشت که مسیر زندگیشو عوض کرد... کتاب راز درخت ها دربارهی قدرت زیبایی، طبیعت و هنر در تغییر حال و هوای ماست. یه یادآوری شاعرانه که حتی یک نفر هم میتونه یک شهر رو تغییر بده... برای طراحی فعالیت، اول کتاب رو یه دور برای خودتون بخونید و بنویسید که در مورد چه موضوعیه و چه پیامی میخواد بده. مرحلهی دوم خیلی مهمه: پیامی که شما از کتاب گرفتید، با چیزی که کودک میفهمه فرق داره. ذهنیت خودتون رو کنار بذارید و ببینید از نگاه کودک، کتاب دربارهی چه چیزهاییه. چه موضوعهایی به زندگی بچهها ربط داره؟ تمرکز رو روی موضوع بذارید، چون با شناخت موضوع میتونید فعالیت مناسبتری طراحی کنید. مثلاً اگه موضوع کتاب «دوستی» بود، بازیهایی پیدا کنید که به دوستی ربط دارن. یا اگه توی کتاب یه شخصیت یا عنصر زیاد تکرار شده، از همون برای کاردستی و بازی استفاده کنید. توی این کتاب، درختها مهمن. اگه توی فصل پاییز بلندخوانی میکنید، میتونید برگهای پاییزی جمع کنید و از بچهها بخواید مثل باغبون شکلهای مختلف بسازن. یا روی یه کاربرگ، چند تا تنهی درخت بکشید و اجازه بدید بچهها برگها رو خودشون طراحی کنن. این کتاب فرصت خوبی برای تلفیق هنر و ادبیاته؛ میتونید تو زنگ هنر بلندخوانی کنید. در مورد پیام کتاب هم، از خودتون سوال دربیارید — سوالهای فلسفی و باز که ذهن کودک رو درگیر کنه. گاهی بهتره چند سوال آماده داشته باشید و بچهها خودشون انتخاب کنن که کدوم موضوع رو بحث کنن. اینطوری شما هم فرصت دارید مطالعهی بیشتری داشته باشید و با آمادگی بیشتری وارد بحث بشید. یادتون نره: قرار نیست مفاهیم رو مستقیم بگید. مفهومها توی گفتوگوی بچهها کمکم شکل میگیرن
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.