یادداشت ریحانهفلاح
دیروز
شاید یکم عجیب باشد که کسی برای یک کمیک یا به قول بعضیها، «مانگا» یک یادداشت بنویسد و دربارهی آن صحبت کند. اما من قرار است این کار را انجام دهم. کمی شجاعت بخرج دادم و اولین یادداشت را هم مینویسم. در داستان دو دنیای موازی وجود دارد. یکی دنیای انسانها و دیگری دنیای شینیگامیها. داستان از جایی شروع میشود که یک شینیگامی، دفترچهای را از دنیای خودش به دنیای انسانها میاندازد و حالا لایت یاگامی، کسیست که این دفترچه را پیدا میکند. اما نه یک دفترچهی ساده، دفترچهی مرگ. با نوشتن نام هر انسانی در آن دفترچه، او ظرف چهل ثانیهی آینده خواهد مرد. البته با شرایطی که آن را هم صاحب آن تعیین میکند. و اما در مورد خود کمیک. چه میخواهید بشنوید؟ تصاویر داستان به خوبی کشیده شده بود و بر خلاف خیلی از کمیکهایی که دیدهام اصلا باعث سردرگمی نمیشد. بعد از خواندن چند صفحه، الگوی خواندن دستتان میآید و گیج نخواهید شد. ایدهی داستان هم که عالی بود. ولی واقعا وقتی میخواهید در مورد یک کمیک صحبت کنید باید چه بگویید؟ چه ملاکهایی برای خوب بودن با بد بودن آن وجود دارد؟ آیا فقط سلیقهی ما مهم است یا واقعا ملاکی دارند؟ خوشحال میشوم اگر کمیک یا مانگایی خواندهاید، و در جواب این سوالات پاسخی دارید، آن را با من در میان بگذارید. پن: کمیک ۱۲ جلد دارد و در جلد اول داستان تمام نمیشود.
(0/1000)
نظرات
3 ساعت پیش
من بیشتر وبتون خوندم ولی قبل از هرچیزی از همه مهم تر برام سبک گرافیک مهمه. بعدش موضوع.
1
0
ریحانهفلاح
3 ساعت پیش
1