یادداشت لیآ

لیآ

لیآ

1403/8/28

        《من فقط به جوراب گوله‌شده‌اش فکر می‌کردم، به این که لحظهء آخر فقط نگران این بود که جوراب از روی سنگ لیز نخورد پایین، به این که جوراب را گذاشته بود توی جیب پیراهنش تا نیفتد پایین.》
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.