یادداشت سارا
11 ساعت پیش
عزاداران بیل _غلامحسین ساعدی کتاب تقریبا به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده بود و درسته تو سبک خودش بهترین نبود ولی واقعا حرف های زیادی واسه گفتن داشت . روایت چند داستان مختلف با همون شخصیت های تکراری که پر از رمز و راز و اتفاقات عجیب و غریب بود . روستایی که قحطی و نبود غذا و امکانات اذیتشون نمیکرد، ولی وجود سگ و آشنایی یه دختر و پسر و... انقدر مهم بود که جمع میشدن مشورت میکردن و در نهایت غلط ترین تصمیم ممکن رو میگرفتن! آخ امان از مردم این روستا و امان از جهل و خرافات. یه تیکه هایی اش رو با تمام وجودم حس میکردم . اصلا خوبی اصلی این کتاب این بود که نویسنده ایرانی بود . فرهنگ و خرافات و حرفای ایرانی ای داشت ! نویسنده (جدا از شخصیت و عقایدش که خیلی هم باهاش آشنایی ندارم) ، بسیار نویسنده توانمندی بوده . تصویر سازی ها فوق العاده بودن . من حین داستان میتونستم صدا ها رو بشنوم ، بو ها رو حس کنم و روشنایی و تاریکی رو مجسم کنم . (خیلی جاها نویسنده اشاره میکرد که فلانی با چراغ وارد اتاق شد یا نور رو انداخت روی وسیله خاصی ) . برا من داستان تبدیل شدن مشدی حسن به گاو ، داستان امامزاده تقلبی و ماجرای سگی که مهمون روستای بیل شده بود خیلی دلنشین بودن. درسته به اندازه دیوار گذر و مرشد و مارگاریتا درخشان نیست ولی همین ایرانی بودنش باعث میشه به همه پیشنهاد کنم بخوننش .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.