یادداشت فهیمه . مؤذن
1402/8/13
3.6
9
سال گذشته فقط چند صفحه ی اول کتاب رو خوندم و رها کردم. اما اینبار که شروع ش کردم ، جذب ش شدم و ازش لذت بردم . قلم ش زیبا بود . ساختارش رو دوست داشتم .هر تکه که توسط دو شخصیت اصلی و فرزندشان و کمی هم شخصیت های فرعی بیان میشد . به نوعی باعث درک بهتر ماجرا میشد . داستان در مراکش روایت میشه . و به خوبی ارتباطی سنتی و زندگی از سر اجبار در سیستم اسلامی سنتی رو شرح داده بود . که از دست دادن فرزند _و خواندن خاطراتش هم که در بخش هایی از کتاب و به عنوان یکی از شخصیت های داستان آمده بود _ مزید بر علت رابطه ی گسسته ی والدین ش میشد . هر چند ارتباط آنها یکسال بعد از ازدواج و بچه دار شدن به خاطر احساس شرمی که پدر خانواده به دلیل درگیر شدن در یک فساد اجتماعی_اداری و آن هم به اصرار همسرش ، داشت ، شروع شد اما مصیبتی که بر دخترشان گذشت و منجر به مرگ او شد نیز سال ها آنها را عذاب میداد . و توانایی و قدرت ترک این رابطه ی سمی رو که باعث آسیب رساندن آنها به یکدیگر میشد رو _چه جسمی و چه روحی_ از آنها سلب کرده بود . داستان کوچک و کم حجم اما به شدت دوست داشتنی ای بود .
32
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.