یادداشت علی زارع بیدکی

اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح، نه حرف اضافه: خاطرات خبرنگار عرب از سفر سال 1996 به شهرهای صهیونیست نشین و مسلمان نشین فلسطین اشغالی
        ۲۸ سال پیش برخی گمانِ صلح به اسرائیل می‌بردند. این  خبرنگار مصری هم یکی از آن‌ها بوده که یک روز صبح سفری کاری به فلسطین و سرزمین‌های اشغالی برایش جور می‌شود. بازه زمانی سفرش هم زمانی‌ست که اسرائیل یحیی عیاش(از مغزهای متفکر حماس) را ترور کرده و حماس در جواب یکی دوتا عملیات انجام داده و اسرائیلی‌ها برای به هم زدن صلح بهانه‌شان را پیدا کرده‌اند و حالا غزه در محاصره کامل است. 

در سفر ۱۰روزه‌اش سعی می‌کند هم با مردم هم با سرشناسان فلسطینی صحبت کند و از دید آن‌ها به جریانات صلح بنگرد. نتیجه‌اش هم در نام کتاب مشخص است: اسرائیل التی رأيتها، لا سلام... ولا كلام!

کتاب گزارشی‌ست که سعی کرده روایی باشد. در ابتدا نویسنده به دوران کودکی‌اش و جنگ اسرائیل با مصر اشاره می‌کند و روایت‌هایی می‌گوید. نمی‌دانم بهش بشود گفت سفرنامه یا نه اما بخش‌های زیادی در گفت‌وگوها کاملا گزارشی آمده.(فلانی گفت: ... گفتنش هم تا یکی دو صفحه حداقل ادامه دارد تا خبرنگار سؤال بعدی را بپرسد.) با این حال خودِ بحث‌ها و نظرات متفاوت جذاب‌اند. بخش قابل توجه صحبت‌های خبرنگار با مردم عادی‌ست.

برای آشنایی ابتدایی با ماجرای فلسطین زیاد جالب نيست  چون از وسط ماجرا می‌پرد داخل. مترجم هم هدف‌اش آشنایی بیشتر با این ماجراست و در مقدمه دلیل انتخابش را حضور نویسنده در قلب ماجرا و جذابیت قالب خاطره و سفرنامه گفته‌است. ترجمه هم عالیست اما شاید برخی به ورود جانب‌دارانه مترجم در پاورقی و توضیحات و تصحیحات او ایراد بگیرند که به نظرم اشتباه می‌کنند این دوستان! این ماجرا با همه ماجراها فرق دارد. :)))
      
35

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.