یادداشت نازنین مهدوی
1403/4/17
3.8
59
اولین کتابی که از احمد محمود خواندم. تا به حال جنگ را از این زاویه که محمود به تصویر کشیده بود ندیده بودم. از نگاهِ مردمِ شهری جنگ زده. این کتاب بر خلاف توقعی که از روشنفکران دارریک گه قالباً ضدجنگ است اصلا ضد جنگ نیست. اقلیت و اکثریت را کامل به تصویر کشیده است. خوبی این کتاب این هست که حتی الامکان توصیف کرده است. تمام سعی خود را کرده است که اگر ارزش را هم میخواهد به کسی نسبت دهد در سایه انسان و نقش انسان در بحرانها باشد. سنگین بودنِ مواجۀ آدمی با سوگ عزیزان را به خوبی به تصویر کشیده است. زوالِ معنا. چند دستگی آدم ها و تصمیم های افراد در شرایط یکسان را به خوبی به تصویر کشیده است. جزئیات را به شدت گرامی داشته است. حمایت و خانواده و نمایاندنِ جایگاه خانواده در آن بازه از تاریخ به خوبی صورت گرفته است. از به دنبال قهرمان نیست.شاید چون ارزشگذاری پرهیز می کند. و اگر هم بخواهد اجازه می دهد کاراکترها که گویی مردم هستند آن را به نمایش درآورند. این نگاه جدیدِ محمود به شدت من را تحت تاثیر قرار داد. آنچه اهمیت دارد برای او مواجه ی انسان است با وقایع. شاید مواجۀ انسانی با وقایع. شاید برای مثال جنونی که بر روی کتاب سایه انداخته است را بتوان نام برد. نمایش بلایی که بر سر انسان می آید. نمایشِ رنجهای آدمی. ازطرفی شخصیتِ ننه باران خیلی خیلی برایم جدید بود. آن سهمی هم که تمامی افراد برای خود از انقلاب می خواستند و سربزنگاهها منتِ تظاهرات خود را برسرِ نظامیان می گذارد. نمایشِ خوبِ حال و هوای انقلابی که در کشور وجود دارد. از طرفی تاکیدِ وی بر کارگرانِ صنعت نفت، عدالت اجتماعی و فقر و به قولی مفاهیمی که در پیوند با شخصیتِ احمد محمود به عنوانِ فردی چریک و توده ای قدیم است نمایانگرِ نویسنده ای متعهد و دغدغهمند است که از وظیفه و با ذوق می نگارد. روزمره بودن کتاب و شخصیت هایِ تکراری کتاب و سرانجامی که نویسنده به طور ضمنی برای همه ی آنها در نظر گرفته است و نشان دادنِ تغییر این افراد پس از وقوع اتفاقاتی که در زندگیشان چه از لحاظ ظاهری و چه باطنی می افتد، بسیار خیره کننده بود . حرفه ای بودن محمود را نشان می دهد. پایان بندی به غایت شگفت انگیزی و منحصربهفرد بود.
(0/1000)
امید ابد
1403/4/17
1