یادداشت عادله سلیمی (بهارنارنج)

        کتاب باچر کتابی بود که پشتم رو لرزوند، نه تونستم خودم جای اسرا بذارم و نه تونستم خودم رو جای خانواده اسرا بذارم، هر دو حالت به شدت برام وحشتناک و طاقت‌فرسا بود. این اولین کتابی بود که راجع به اسارت خوندم و حقیقتا از فکر اینکه در یک کشور غریب و در جایی که هیچکس نمیدونه شما زنده هستین یا نه نگهداری بشی توی یک سلول تنگ و تاریک و با وحشتناک‌ترین شکنجه‌ها برای خودت و دوستات شب رو به صبح برسونی و صبح رو به شب، پشتم رو لرزوند.
یک قسمت هم در مورد زندگی سوسک‌ها و اخلاقیاتشون بود، اون قسمت هم بنظرم خیلی جالب اومد.
امیدوارم خدا به این اسرا و به خانواده‌هاشون پاداشی درخور این حجم از صبر و استقامت عطا کنه.
ممنون از نویسنده عزیز
      
6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.